عضو هیات علمی دانشگاه گلستان گفت: به نظر من برداشت بیرویه از جنگل و عدم احیای جنگل از عوامل اصلی بروز سیل است. اگر در خاطرتان باشد دو سیل خانمانسوزی که در سال 80 و 81 اتفاق افتاد مشابهت خیلی نزدیکی با سیل امسال داشت.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی راه دانا؛ به نقل از نیلکوه؛ این روزها سرزمین من در حالوهوای دیگری است. امروزها غم بر چهره عزیزان هماستانی نمایان است. سیل خروشان بر سرزمین من حکومت میکند. هماستانیهایم همه در تلاش هستند تا ریشه این حکومت خانمانسوز را از استان و کشور بیرون کشند. باید گفت نهتنها استان گلستان بلکه تمام کشور درگیر هجوم سیل قرارگرفتهاند. تدبیر واژه غریبیست که باید سالهای دوردست را نشانه میگرفت که نگرفت!! با بیتدبیری مدیران، مسئولان، برنامهریزان استانی و کشوری این شد که در لابلای طوفان طبیعت سرگردان شدیم.
عدهای در استان و همچنین در کشور قربانی بیتدبیری شدند و عدهای هم در خارج از کشور مشغول جهانگردی. استاندار دولت تدبیر و امید بیتدبیر شد و گفته میشود بجای متنبه شدن قرار است بالاتر و همچنان بالاتر رود. بعضی از مدیران در آموزشوپرورش هم همسفر بیرون از مرزها بودند و حکایت همچنان باقی است.
نوشدارو بعد مرگ سهراب
وقتی اتفاق غیرمنتظرهای قرار است بیفتد اتاق فکر و بحران هم منتظر میشوند تا اتفاق بیفتد، بعد نوشدارو بعد مرگ سهراب. ذهنمان را مشوش نسازیم زیرا بودند و هستند نیروهای مخلص خدا که در همه صحنهها پیشگام بوده خط مقدم را طی میکنند، این نیروهای وفادار به ملت و خادمان مملکت اگر نباشند دیگر نوشدارو هم بیاثر میشود. جا دارد از برادران مخلص سپاهی و ارتشی و بسیج مردمی قدردانی شود. اما اشکال و بیتدبیری از کجا آغاز میشود و گرههای کور در کجا قرارگرفته است. که امروزها مدیران و مسئولان به دنبال مقصر میگردند. ماجرا از زمانی آغاز میشود که مدیران ما به طبیعت هجوم میآورند با بیتدبیری جنگل و گیاه و دشت و ... همه قربانی سود و منفعت میشود.
وقتی به مقالات مراجعه میشود بسیاری از عوامل را بررسی میکنند، گفته میشود سیل به دلیل دخالتهای بیرویه از جمله ساختمانسازی در دشت سیلابی رود که مستلزم اشغال بخشهایی از آن است باعث کاهش ظرفیت طبیعی رود میشود، بهاینترتیب محدودهای از دشت سیلابی در زمان طغیان، زیرآب میرود و گستردهتر میشود.
شهرسازیها و حذف گیاهان باعث کاهش مقدار آب نفوذی و افزایش آب سطحی میشود. حجم زیاد آب ازیکطرف بر بزرگی طغیان میافزاید و از طرفی با افزایش فرسایش، رسوباتی به وجود میآورد که با برجای گذاشتن آنها ظرفیت بستر اصلی رود کاهش مییابد و... تا جایی میرسد که نماینده ولیفقیه در خطبههای نماز اشاره به عوامل ایجادکننده در سیل اخیر را این گونه بررسی میکند و میگوید:
یکی از عوامل، تجاوز به حریم رودخانههاست. چه اینجا و چه جاهای دیگر به حریم رودخانهای که مثلا 70 متر است اگر تجاوز نمیشد و مثلا در حریم آن ساختوساز نمیشد، آب مسیر خود را میرفت و سیلگیر بود. ساختوسازهای بیحسابوکتاب، لایروبی نکردن رودخانهها یکی از دلایل وقوع چنین سیلی در استان ماست که متاسفانه لایروبی نشده و آن را رسوبات گرفته بوده است. ظرفیت رودخانه کم میشود و آب سرریز و میرود در مزارع و خانههای مردم. مسئله بعدی عدم محاسبه دقیق در ساخت سدهاست. مسئله دیگر این است که بعضی از رودخانهها و کانالهایی بوده که آب را میبرده است، متاسفانه این کانالها الان پرشده و مردم در آنها کشاورزی میکنند و... در این میان صحبتِ از بین رفتن پوشش گیاهی و جنگل به میان نیامد.
جنگل تخریب میشود تا این افراد ذینفع شوند
برای بررسی بهتر با جلال کریمی عضو هیات علمی دانشگاه گلستان همسخن شدیم وی که مدیر اسبقی اتاق فکر استان گلستان را هم در کارنامه خود دارد درباره اتفاقات سیل اخیر گفت: باید باور کنیم که پوشش گیاهی میتواند جلوی آبهای روان را بگیرد. این پوشش مانع شده و سرعت آب را کم میکند. هر چه پوشش بیشتر باشد این عمل طبیعی بهتر و کاملتر صورت میگیرد. عدم پوشش گیاهی و برداشت بیرویه از جنگل و همچنین اعمالنفوذ افراد بانفوذ و افرادی در استان که دارای شرکتهای متعدد هستند باعث تخریب بیشتر جنگل شده البته برخی اذعان دارند که این عمل قانونی صورت میگیرد و منابع آن صرف امور خیریه میشود. این ویرانی به چه قیمتی میارزد باید یادآور شوم که سود حاصل از درآمد جنگل بسیار بالاست و هزینه کردن برای امور فرهنگی تنها بخشی از حاصل آن درآمد خواهد بود.
کریمی از طرحی سخن به میان آورد که سال 1370 توسط کارشناسان اعلام شد که بر اساس این طرح به علت نابودی جنگلهای سه استان باید تنفس به جنگل داده شود. اما سه دهه گذشت و این طرح همچنان مورد بیمهری قرار گرفت. باید تاکید کرد که جنگلهای هیرکانی شمال کشور ویترین جنگلهای کشور محسوب میشوند. در دنیا این جنگلها به نام جنگلهای عتیقه شناخته شدهاند آیا ارزش آن را ندارد که قدری تنفس بدهیم تا احیا شوند.
اگر به چوب نیازمند هستیم میتوانیم از کشورهایی که زراعت جنگل دارند و پاکتراشی میکنند چوب وارد کنیم. در مرتعداری هم این اتفاق میافتد و به مرتع تنفس برای احیا شدن میدهند. مرتعداران مرتع را تقسیمبندی میکنند و تا به قسمت آخر که میرسند قسمت اول احیا شده است.
وی در ادامه افزود: در کشور ما جادهها برای مهار آتش در کنار جنگل ساخته میشود اما به علت فقر آگاهی مردم، این جادهها ابزاری شده است برای سوداگران برداشت از جنگلها و قاچاق چوب، اما اگر تنفس اتفاق بیفتد تمام مردم نگهبان جنگل میشوند. درحالیکه استفاده از جنگل و برداشت از آن مجاز شمرده میشود دیگر مردم برای جنگل و حفاظت از آن دچار توهم و اشتباه شده جنگل و حفاظت از آن معنایی ندارد.
متولیان جنگلبانی ما صلاحیت لازم برای دفاع از جنگل را ندارند/ مشروعیت حوزهها ازدسترفته است
به گفته این آزاده دفاع مقدس، در سال 1330 آمار جنگلهای کشور 5/3 میلیون هکتار اعلام شده بود هماکنون 7/1 میلیون هکتار باقیمانده است که از این مقدار صد هکتار مخروبه شده است. این نشان از آن دارد که متولیان جنگلبانی ما صلاحیت لازم برای دفاع از این حوزه و منابع ملی را ندارند. اینان در رابطه با موضع قدرت تسلیم میشوند به همین دلیل مشروعیت حوزهها از دست رفته است. اما باید یک نفر پاسخ دهد که چرا این اتفاقات در جنگلهای ما میافتد.
سود خالی کردن جنگل خیلی بالاست که اجازه تنفس به جنگل داده نمیشود
فعال محیطزیست ادامه داد: اما مهم این است که سود خالی کردن جنگل خیلی بالاست که این اشخاص ذینفع اجازه نمیدهند که تنفس در جنگل انجام شود. کل بودجه جنگلهای ما در سال 8 میلیارد تومان هست. اما فروشندگان چوب از فروش چوبهای داخل جنگل سه برابر سود میبرند. یعنی 2 هزار و 500 میلیارد تومان، پس روشن است که به تنفس جنگل اجازه ندهند. چوب صنعتی درختان فروخته میشود و از حاصل شاخ و برگ آنهم استفاده میکنند.
نظر نماینده ولیفقیه در استان گلستان در پاسخ به یک شائبه
باید اضافه کنم نماینده ولیفقیه در استان گلستان در پاسخ به این شائبه که گفته میشود «وی مخالف طرح جلوگیری از قطع درختان جنگلهای شمال در مجلس بوده» اینگونه پاسخ داده است: اصلا مخالفتی در کار نبوده، بلکه بحثی در مجلس وجود داشت مبنیبر اینکه آیا طرحهای بهرهبرداری از جنگلها ادامه پیدا کند یا نه؟ در آن شرایط دو نظر وجود داشت که یکی اصلاح جنگلها و قطع درختان فرسوده را میخواست و دیگری به دنبال رهاسازی جنگلها به حال خود بود. حرف ما سه نفر یعنی «امامان جمعه ساری، رشت و گلستان» این بود که طرحها باید کارشناسی شوند و کارشناسی دقیق هرچه حکم کرد همان اجرا شود. این شبهه از آنجا ناشی شد که در تاریخ 15 دیماه سال 95 حضرات آیات طبرسی، نورمفیدی و قربانی، نمایندگان مقام معظم رهبری در استانهای مازندران، گلستان و گیلان، طی نامهای به علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی انتقاد خود را به تعطیلی طرحهای جنگلداری و اجرای نظریه موسوم به استراحت جنگل اعلام کردند.
آیا در سال 1370 کارشناسی صورت نگرفته که شما نمایندگان بعد گذشت سه دهه اعلام کارشناسی دارید؟
اما پاسخ کریمی در مقابل اعلامنظر سه نماینده ولیفقیه استانهای گیلان، مازندران و گلستان مبنیبر کارشناسی مجدد در خصوص تعطیلی جنگل، آیا در سال 1370 کارشناسی صورت نگرفته که بعد گذشت سه دهه وقتی طرح استراحت جنگلهای هیرکانی را در مجلس تصویب کردند شما سه نماینده ولیفقیه استانهای شمالی اعلام کارشناسی مجدد کردید و... . سه دهه است که فعالان اجتماعی و فعالان محیطزیست خواستار احیای جنگل هستند. اگر برداشت از جنگل کار اقتصادی برای شما ندارد و بودجه در حوزه فرهنگ خرج میشود باید اضافه کنم کار شما کار نظارتی است نه غیره... و هر حوزه فرهنگی متولی خودش را دارد.
جلال کریمی در ادامه اذعان میکند: به نظر من برداشت بیرویه از جنگل و عدم احیای جنگل از عوامل اصلی بروز سیل است. اگر خاطرتان باشد دو سیل خانمانسوز در سال 80 و 81 اتفاق افتاد مشابهت خیلی نزدیکی با سیل امسال داشت.
وی در ادامه اذعان داشت: بسیاری در سراسر دنیا با ساخت سد مخالف هستند و علیه آن فعالیت دارند. در آمریکا سالهاست سد نمیسازند بلکه سدها را تخریب میکنند. تاکنون سد بالاتر از 15 متر نساختند. به گفته جناب درویشی یکی از فعالین بزرگ محیطزیست «در ارتش آمریکا 6 میلیارد دلار برای اینکه مسیر یک رودخانه را به شکل طبیعی خود برگرداند خرج شد.»
ما به جای اینکه یک دیوار بتونی بزرگ بلند را به اسم سد بسازیم و توان لایروبی آن را نداشته باشیم. بیاییم به فراخور زمینهای کشاورزی که در مصب رودخانه قرار دارد آببندهایی به فواصل مختلف با ارتفاع تا 15 متر، بسازیم با این کار لایروبی آنهم راحتتر خواهد بود. در این نوع آببندها آب سرریز برمیگردد و همیشه هم آب خواهد داشت همچنین در طول میسر رودخانه همه زمینهای زراعی سیراب میشوند و اگر کانالهای مناسب زده شود استفاده بهینه خواهد شد.
در کشور ما مدیریت درست وجود ندارد مدیران در کشور ما فقط دور میزنند
این فعال محیطزیست در بخشی دیگر از سخنانش خاطرنشان کرد: زمانی اوضاع وخیم خواهد شد که سدها مدیریت بحران نشوند و این عمل در عملکرد سدها کاملا مشهود است که مدیریت صورت نگرفته. 15 روز جلوتر اخبار خطر سیل را اعلام میکند اگر مدیریتی بود باید سد گلستان زودتر باز میشد که این عمل صورت نگرفت در کشور ما مدیریت درست وجود ندارد. مدیران در کشور ما فقط دور میزنند. آقایی در گیلان با مشکل مواجه میشود بعد در جایگاه وزیر قرار میگیرد. استاندار گلستان مسئول بیمه و مالیات میشود. بههرحال سوء مدیریت وجود دارد تا آنجا که رهبر انقلاب در پیام خود حرف از سهلانگاری مدیران میزند. کارها بیبرنامه و بدون پیشبینی صورت گرفته. پیام از این واضحتر باید گفته شود. الان توصیه کردند که حریم رودها و سدها را آزادسازی بکنند. آبخیزداری را حفظ کنند و از همه مهمتر هشدار به حفظ حریم جنگلها دادهشده است. که باید کار شود و این بدان معنی است که در گزارشها سوء مدیریت مدیران مشاهدهشده و کاری صورت نگرفته الان بعد حادثه هشدار باید داده شود.
چرا باید پرسید این آقایان چه کار میکنند.
متاسفانه مدیریت بحران فقط حال را میبیند
کریمی افزود: بهطور خلاصه باید گفت از بین رفتن پوشش گیاهی برای منافع شخصی، برداشت بیرویه از جنگلها که اصلا جای برداشت ندارد، از عوامل اصلی بحران سیل است.
وی ادامه داد: درگذشته بدون سازماندهی جنگل خودش بهصورت طبیعی احیا میشد. فقط عدم آگاهی مردم بود که موجب قطع درخت میشد. همچنین درگذشته شاخه درخت، دست تصور میشد قطع شاخه درخت یعنی قطع دست درخت بود و به تنه اگر میرسید یعنی سر قطعشده بود و عدم پیشبینی در لایروبی رودخانهها از عوامل دیگر است همانطور که سد وشمگیر 30 سال هست که نیاز به لایروبی دارد. گرگانرود از بس لایروبی نشده ماهیت رودخانه بودن خودش را از دست داده بود. شما وقتی مصب گرگانرود را بررسی کنید خواهید دید که اصلا از بین رفته همه این مسائل دلایل اصلی بروز سیل در کشور بهویژه استان گلستان بود که اتفاق افتاد. متاسفانه مدیریت بحران فقط حال را میبیند.
ما قضاوت را به عهده خوانندگان خواهیم گذاشت هر آنچه که در این گزارش گفته شد نه غرضی در کار بود و نه منفعتی، هدف آگاهی بخشی بود که امیدواریم حاصلشده باشد قضاوت با خوانندگان!!
منبع خبر: پایگاه خبری تحلیلی نیلکوه