برنامههای وزارت جهاد کشاورزی طی چند دهه گذشته به سمتی رفته که اگرچه تولید محصولات کشاورزی سال به سال افزایش مییابد اما وابستگی شدید به محصولات اساسی باعث شده مردم شیرینی و حلاوت این افزایش تولید را حس نکنند و کام آنها در برخی موارد تلختر هم شده است، تولیدات کشاورزی بر اساس نیاز کشور نیست و تناسبی با نیاز جامعه ندارد، شاید کارشناسان وزارت جهاد بگویند که محدودیت آبوهوایی و خاک ما را مجبور کرده که برخی محصولات را بیشتر و برخی را کمتر تولید کنیم اما این تمام ماجرا نیست زیرا بسیاری محصولات اساسی امکان رشد و تولید بیشتر در کشور دارد و وزارتخانه هم برنامههای مکرری در این زمینه داشته اما موفقیتی حاصل نشده است.
تامین امنیت غذایی بیشتر با کالاهای اساسی امکانپذیر است. بهرغم اینکه کشور 128 میلیون تن محصول کشاورزی تولید میکند اما همچنان در تامین بیش از 90درصد دانههای روغنی، 75درصد خوراک داموطیور وابستهایم، سالانه حدود یک میلیون تن برنج، یک میلیون تن شکر و 150 هزار تن گوشت وارد کشور میشود اما در عوض تولیدکننده عمده سبزی و صیفی، جایگاه نخست و دوم تولید خربزه و هندوانه در دنیا هستیم بهطوری که ازنظر کارشناسان تولید این همه محصولات صیفی که مدیریتی بر بازار آن نیست و کشاورزان در بسیاری موارد با عرضه آن در بازار و صادرات مشکل دارند غیرمنطقی و توجیهناپذیر است. کالاهای اساسی مانند دانه روغنی، خوراک داموطیور، برنج و شکر در کشور کمتر تولید میشود و این فقدان تولید در شرایط تحریم فشارهای زیادی را بر ما تحمیل میکند، درآمدهای نفتی اندک ما را که پس از تحریم اتفاق افتاده کشوری مانند هند پرداخت نمیکند و مجبوریم خوراک داموطیور که تولید محصولات پروتئینی کشور در گرو تامین آن است، از آنها وارد کنیم که معمولا قیمتهای بالایی هم مطرح میکنند. برزیل هم گوشت صادراتی خود را برای ایران گرانتر حساب میکند.
اگرچه رئیسجمهور آمریکا برای نشاندادن وجهه مناسبی از خود به مردم ایران بارها گفته غذا و دارو جزو تحریمها نیست اما مسئولان ارشد کشور تاکید میکنند که در واردات اینگونه محصولات هم مشکلاتی وجود دارد و تحریم مانع بزرگی شده است. زمانیکه مبادلات پولی بین ایران و سایر کشورها وجود نداشته باشد بدیهی است که واردات محصولات غذایی و دارو هم به مشکل برمیخورد.
در چنین شرایطی هر چقدر بیشتر بتوانیم تولید محصولات اساسی که نیاز روزمره کشور است را تقویت کنیم بهتر میتوانیم امنیتغذایی کشور را تامین و با تحریمها مقابله کنیم اما آیا وزارت جهاد کشاورزی در طی دههها گذشته که همواره سایه تحریمها بوده توانسته چنین عمل کند؟
وابستگی ۹۰درصدی به واردات روغن و دانههای روغنی در ایران
درحالحاضر بیش از ۹۰درصد میزان مصرف روغن نباتی کشور وابسته به واردات است؛ بهنحوی که از کل آمار ۱۸۲۲ هزارتنی مصرف روغن نباتی کشور حدود ۱۶۸۹ هزار تن، شامل روغن و دانههای روغنی، از طریق واردات تامین میشود.
بررسی آمارهای واردات روغن خام و دانههای روغنی طی ۵ سال گذشته نشان میدهد میانگین ارزش واردات روغن خام در این مدت ۱.۱۶ میلیارد دلار بوده و میانگین واردات دانههای روغنی منتخب نیز طی همین مدت حدود ۲.۱۴ میلیارد دلار بوده است. به عبارت دیگر در مجموع کشور حدود ۳.۳ میلیارد دلار در هر سال صرف واردات روغن و دانههای روغنی میشود.
واردات 4.1 میلیارد دلاری واردات نهادههای دامی و رشد 23 درصد در سال گذشته
ارزش واردات نهادههای دامی سال گذشته بیش از ۴.۱ میلیارد دلار بود که در مقایسه با ارزش ۳.۳ میلیارد دلاری واردات نهادههای داموطیور در سال ۹۷، رشد ۲۳درصدی را نشان میدهد. آمارهای تفکیکی واردات نهادههای داموطیور نشان میدهد در سال گذشته بیش از ۸.۹ میلیون تن ذرت به ارزش ۲.۱ میلیارد دلار وارد کشور شده که در مقایسه با سال ۹۷ به لحاظ وزنی رشدی نداشته اما از لحاظ ارزشی افزایش چهاردرصدی را تجربه کرده است.
در سال گذشته بیش از چهار میلیون تن جو به ارزش بیش از یک میلیارد دلار وارد کشور شده است که این آمار در مقایسه با واردات ۲.۶ میلیون تنی جو به ارزش ۶۰۲ میلیون دلار در سال ۹۷ رشد ۵۱درصدی به لحاظ وزنی و رشد ۶۸درصدی به لحاظ ارزشی را نشان میدهد.
سال گذشته بیش از ۲.۲ میلیون تن کنجاله سویا به ارزش بیش از ۹۵۸ میلیون دلار وارد کشور شده است که این رقم در مقایسه با واردات حدود ۱.۵ میلیون تنی کنجاله سویا به ارزش ۶۶۵ میلیون دلار در سال ۹۷ رشد ۵۰درصدی به لحاظ وزنی و رشد ۴۴درصدی به لحاظ ارزشی را نشان میدهد.
واردات بیش از یک میلیون تن برنج در 9 ماه/ برنج 30 هزار تومانی در بازار تهران
سالانه بیش از یک میلیون تن برنج وارد میشود که نه تنها در کاهش قیمت داخلی تاثیرگذار نیست بلکه قیمتها نجومی تولید داخل را نیز سبب شده است، تولید برنج داخلی در بازار تهران به کیلویی 30 هزار تومان رسیده که ریشه این افزایش قیمت از یکسو به قیمت تمامشده این محصول و از سوی دیگر به وارداتهای بیبرنامه باید مرتبط دانست زیرا بسیاری از این واردات درغیر از زمان خودش انجام میشود و تاثیر در کاهش قیمت بازار ندارد.
روحالله لطیفی سخنگوی گمرک گفت: «حجم واردات برنج یک میلیون و ۲۹۸ هزار و ۶۴۶ تن از ابتدای سال گذشته تا پایان دی بوده است».
واردات 1.4 میلیون تن شکر/ رشد 154درصدی واردات
شکر نیز از دیگر محصولات اساسی است که متاسفانه واردات آن از یک میلیون تن گذشته است بهمن دانایی، دبیر انجمن صنفی صنایع قند و شکر ایران از برنامهریزی برای واردات ۱.۴ میلیون تن شکر خبر داده بود.
مجری طرح چغندرقند وزارت جهاد کشاورزی به استناد آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران گفت: از ابتدای سال جاری تا تاریخ ۲۱ تیر 98 حدود ۷۱۴ هزار تن شکر خام وارد کشور شده که این میزان نسبت به سال گذشته افزایش حدود ۱۵۴درصد داشته است.
این آماری حدود 3.5 ماهه واردات این محصول اساسی است که این مسئول در رد اظهاراتی مبنی بر اینکه واردات شکر در سال گذشته ۶۰۰ درصد داشته مطرح کرده است.
واردات 150 هزارتن گوشت/ خروج 4 هزار میلیاد تومان ارز
قبل از حذف ارز نیمایی کشور با صرف ۴ هزار میلیارد تومان ارز ۴۲۰۰ تومانی گوشت وارد کرد، اما قیمت ها نه تنها کاهش نیافت بکله دو برابر شد، سیاستهای غلط وارداتی و عدم کنترل و نظارت بر توزیع درداخل فساد زیادی هم بهبار آورد، قیمت در داخل افزایش یافت، واسطهگری در این بخش اوج گرفت، سلطان گوشت هم به فهرست سلطانهای دیگر اضافه شد و مهمتر از همه مدیرانی را فاسد کرد که وجهه وزارت جهاد حامی کشاورز مظلوم را در نگاه افکار عمومی تغییر داد. دیگر نگاهها به وزارت جهاد اینطور نیست که مدیران آن تماموقت خود را برای تامین امنیتغذایی و حمایت از تولیدکنندگان میگذراند بلکه تفکر جدیدی شکلگرفته که مدیرانی در بدنه این وزارتخانه هستند که جیب خود را از هر طریقی حتی فساد و رانت در اولویت قرار دادهاند.
اینها بخشی از واردات محصولات اساسی در بخش کشاورزی است که علاوهبر خروج میلیاردها ارز از کشور، امنیت غذایی کشور را متزلزل میکند، مثلا کشور در تولید مرغ و تخممرغ خودکفا است و جایگاه هفتم و نهم دنیا را دارد اما وابستگی 75درصدی به خوراک دام که 70درصد در قیمت تمام شده این محصولات تاثیر دارد خودکفایی را ناپایدار کرده است و به همین دلیل است که به رغم تولید 2.5 میلیون تن مرغ قیمت آن در یک هفته 8 هزار تومان رشد کرد و بهرغمداشتن جایگاه تولید نهم دنیا قیمت آن در یک هفته در یک شانه حدود 10 هزار تومان افزایش داشت.
گوشت قرمز هم اگرچه فاصله کمی با خودکفایی داریم اما قیمت آن در بازار کمرشکن است و گوشت گوسفندی حاضر نیست از قیمت 100 هزار تومان نزول کند که دلیل آن عمدتا در وابستگی گسترده به خوراک دام است.
قیمت نهاده بهدلیل عدم تولید آن در داخل و وارداتها ناکافی در داخل چندین برابر شده و در نهایت تولیدکنندگان با هزینههای زیادی تولید میکنند و در نهایت حاشیه سود خود را از جیب مصرفکننده برمیدارند، دولت هم چون راهکاری ندارد همواره در برابر تقاضای آنها برای افزایش قیمت تسلیم شده است، که روزبهروز بر قیمتها اضافه میشود.
هفته گذشته ستاد تنظیم بازار قیمت مرغ را کیلویی 15 هزار تومان تصویب کرد که قیمت یک هفته قبلتر 10 هزار تومان بود و قیمت محصولات لبنی را تا 28 درصد افزایش داد.
به هر اندازه که در تولید محصولات اساسی ضعیف عمل کردیم در مقابل در تولید محصولات سبزی وصیفی بسیار خوب عمل کردیم! جایگاه نخست ودوم هندوانه و خربزه در دنیا، بیش از 5.5 میلیون تن تولید گوجهفرنگی و تقریبا همین حدود سیبزمینی و پیاز و خیار در کشور تولید میشود بهنحوی که نه مدیریتی بر بازار داخل آن است ونه زیرساختهای صادراتی آن فراهم است مثلا امسال کشاورزان گوجهفرنگی خود را برداشت نکردند چرا که قیمت 500 تومان در هر کیلو بود و کفاف هزینههای یکسال آنها را نمیکرد، بسیاری زمین خود را رها کردند در اواخر فصل برداشت سازمان تعاون روستایی پس از سروصدای رسانهها خرید حمایتی را به قیمت 1000 تومان شروع کردند که از نظر کشاورزان به «نوشدارو پس از مرگ سهراب» تعبیر شد.
دژکامه یک کشاوزر کرمانی به خبرنگار فارس گفت: دولت آنچنان دیر به خرید حمایتی گوجهفرنگی وارد شد که فصل برداشت این محصول تقریبا رو به پایان بود و محصولی نمانده بود که آنها خریداری کنند. گوجهفرنگی یک محصول بسیار پرهزینه وآببر است و در طول سال کشاورزان برای بهبارآوردن آن کلی خرج میکنند.
کشاورزان پیازکار محصول خود را به خیابانها ریختند و کلیپهایی بود که محصول خیار بستهبندی شده را به رودخانهها میریختند یعنی این همه منابع از زمین و آب گرفته تا سرمایه و وقت و هزینه در پایان باد هوا میشود.
در سالهای گذشته برنامههای وزارت جهاد کشاورزی در خوداتکایی محصولات اساسی چندان موفق نبوده است بهطوریکه چندین برنامه برای کاهش وابستگی به دانههای روغنی حداقل از 90 به 70درصد داشته اما موفقیتی نداشته است.
عدم اجرای الگوی کشت مانع بزرگ در تولید محصولات اساسی
دلیل بعدی که مانع تحقق تولید محصولات اساسی میشد عدم اجرای طرح الگوی کشت است، این طرح 10 سال است روی میز وزارت جهاد مانده و تاکنون اجرایی نشده است، این طرح قرار بود بر اساس مطالعات هر منطقه و شرایط آب و هوایی و خاک و نیز نیازهای کشور برنامه کشت برای هر منطقه و استان بدهد. اگر چنین میشد تولید نامتناسب و نابهجا را شاهد نبودیم و تولیدات کشاورزی به سمت محصولات اساسی سوق مییافت، تولید کشاورزی امروز مثل درختچه مو داخل حیات میماند که چوب بستی به آن وصل نشده و هرجا که دلش میخواهد میرود و شاید هم از خانه همسایه سر در بیاورد! امروزه آب با ارزش کشور نیز در قالب صادرات محصولات صیفی و هندوانه سر از کشورهای دیگر در میآورد.
باوجود افزایش تولید کشاورزی، وابستگی در کالاهای اساسی موجب گرفتاریهایی در تولید و بازار مصرف شده است، هرچند وزارت جهاد بعضا برنامههایی برای کاهش این وابستگی داشته اما بهدلیل واردات بیرویه و عدم اجرای الگوی کشت، موفق نبود. بخش کشاورزی بهترین اهرم مقابله با تحریمها است، خاک، آب و نور آفتاب همه خدادادی است و محصول کشاورزی با ترکیب این نعمتها تولید میشود، به عبارتی ارزی که از کشاورزی بهدست میآید از دل خاک بیرون میآید و به جامعه تزریق میشود و این دلارها اتفاقا بیشترین تاثیر را در اقتصاد کشور دارد بهنوعی اینها ارز دامینان هستند.
رشد بیش از 8درصدی بخش کشاورزی در سال جاری بود که رشد اقتصادی کشور را مثبت کرد به عبارتی بخش کشاورزی برای کشور آبروداری کرد و نشان داد که ظرفیتهای زیادی در این بخش حتی بهرغم تحریم وجود دارد و ثابت کرد که بخش کشاورزی کمترین آسیبپذیری را در مقابل تحریمها دارد. اما هنوز ظرفیتهای مغفول بسیار زیادی در این بخش وجود دارد و میتوان ارزش افزوده در این بخش را بیشتر افزایش داد و مهمترین اینها هدایت کشاورزان به سمت تولید محصولات اساسی است.
منبع: فارس