ریشه اصلی افول آبخیزداری و نابودی منابع آب پایدار ایران

کد مطلب: 2872
  • 13 مرداد 1399
  • 15:55
  • 0 دیدگاه
  • 560 بازدید
  • Article Rating

ایران از جمله کشورهایی است که از چند هزار سال پیش به‌عنوان کشوری پیشرو و پیشرفته در مدیریت دقیق و صحیح منابع آب و آبخیزداری مطرح بوده‌اند. ولی متاسفانه در چندین دهه اخیر این میراث جهانی که سابقه درخشان جهانی دارد، مورد تاثیرات جریاناتی قرار گرفته که نه تنها از آن سابقه دور شده است، بلکه کشور را با خطر بحران آب و نابودی سرزمین مواجه ساخته است. علت و ریشه اصلی این بحران را باید در قبل از انقلاب و از زمان اصلاحات ارضی جست‌وجو کرد.

درواقع ماجرا از زمانی شروع شد که با کنارگذاشتن و حذف دانش بومی آبخیزداری در استحصال پایدار آب و نابودی قنات‌ها و کاریزها که نقش بسیار زیادی در کشاورزی پررونق، سرسبزی، آبادانی و خرمی سرزمین ایران داشته است، حفر چاه‌های عمیق و نیمه عمیق به عنوان یکی از راه‌های تامین آب شرب و کشاورزی مطرح شد. این تغییرات دقیقا از آن زمانی آغاز شد که اسب تروای چوبی در دهه بیست مبدل به اسب اصیل آهنین و قلعه کوب و منجنیق رستمانه با گرز گاوسر اصل چهار ترومن امریکایی شد که به‌ویژه پس از اصلاحات ارضی کندیانه (جان اف کندی) از دروازه‌های 60 هزار آبادی ایرانی وارد شد و از درون، همه آبادی‌های ایران را فتح کرد و بیش از صدهزار کاریز و کهریزک و چشمه چند صدساله تا چندین و چند هزار ساله را داعش وارانه گردن زد.

تحقیقات نشان می‌دهد ریشه اصلی افول آبخیزداری و نابودی منابع آب پایدار ایران، اصلاحات ارضی و اصل چهارم ترومن امریکایی است.

دکتر مرتضی فرهادی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در رابطه با این موضوع به‌صورت مختصر به آثار و پیامدهای ناگوار این فاجعه زیستی اشاره می‌‌کند:

1- ایرانیان با مدیریت بی‌نظیر نوگجسته اسکندری و چنگیزی و با ابزارهای نوین ماشین‌های حفار و چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق و انواع ‌50000 میلیون متر مکعب آب‌های ذخیره سفره‌های زیرزمینی و آبخوان‌های خود را تخلیه کردند.

2- با پایین رفتن هر سانتیمتر آب و نم زمین، گیاهان و درختان و جانورانی که در طی هزاران سال خود را با شرایط اقلیمی و میزان نم و رطوبت اقلیم خشک و نیمه‌خشک ایران سازگار کرده بودند و میلیون‌ها رستنگاه و زیستگاه و اکوسیستم آفریده بودند با کم‌شدن آب و رطوبت زمین و در نتیجه زهاب‌ها، چشمه‌ها، کاریزها و آب‌های روان و دائمی آن‌ها به تدریج در شرایط بحران قرارگرفته و نابود شدند. ماهیان کور و روشن روان چشمه‌ها و کاریزهای کهن و جانوران آبزی آن‌ها، گیاهان و درختان پای جوی‌ها و روان آب‌ها، صیدها و صیادان همراه با هر اکوسیستم رو به نابودی رفتند.

3- زمین به شکل‌های گوناگون زخم‌ها و عقده‌های درون خود را برای آسمان و مردمان بی‌اختیار و برخی مدیران ما که مهم‌ترین تکیه‌گاه و عصایشان میزشان است و نه مشاوران دانا و صادق و دلسوز، گشود. شق‌های بزرگ چند کیلومتری و چند فرسنگی و چاله‌ها – دهان‌های به خشم گشوده زمین به سوی آسمان- و فرورفتگی‌های غیرعادی بر روی زمین پدیدار شد. نمونه آن را در شق‌های وحشتناک دشت میبد یزد می توان دید که تریلی با بارش در برخی جاهای آن می‌تواند مدفون شود.

با پایین رفتن نم و رطوبت، هر روز از جمعیت گیاهان دیم و خودرو و گیاهان چند ساله و پیازدار و غده و ریز دم‌دار و جنگل‌های بنه و الوک و گز و قیچ کهنسال مناطق کوهستانی کرمان و خراسان و فارس و غیره کاسته شد و کویر و شن، مناطق تازه‌ای را به‌تصرف خود درآورده‌اند. برخی عشایر کهنسال سیرجان و بافت و بردسیر به مولف می‌گفتند به این بیابان نگاه کنید. آیا یک بزغاله می‌تواند در آن پنهان شود و آنگاه داستان‌هایی برای من بازگو می‌کردند که در جنگل‌های بنه و الوک و گز آن شتر گم کرده بودند و به دنبال آن می‌گشته‌اند.

4- برکه‌ها و دریاچه‌های داخلی و تالاب‌ها و مرداب‌ها خشک شدند، رودخانه‌ها کم آب‌تر از گذشته شدند، به جای آب، رود شن از رود روان شد و دریاچه ارومیه خاک بر سر ریخت. اما آیا زیان‌های چنین چپاولی فقط در مساله اقتصاد کشاورزی و محیط‌زیست خلاصه می‌‌شود؟ ای کاش چنین بود.

5- در کشورهای کم آبی هم‌چون ایران در طول تاریخ و حتی در ما قبل تاریخ منابع آب، حفظ و نگهداری و استفاده و بهره‌برداری از آن جمعی بوده است. کشاورزان ایرانی در دراز مدت حتی در زمان‌هایی که دارای آب و زمین نبوده‌اند، اما «حق نسق» و حقوق استفاده از آب و زمین را دارا بوده‌اند، نگهداری کاریزها و لایروبی و تعمیرات آن در زیرزمین با مالکین و در روی زمین با کشاورزان صاحب نسق بوده، بنابراین هم با صاحبان زمین و هم با حقابه‌داران دارای منافع مشترک و حیاتی بوده‌اند. منابع آب مشترک و تبعات آن و سرمایه‌گذاری دراز مدت در احداث و نگهداری قنات، برنامه‌های درازمدتی را می‌طلبد که با فردگرایی و فرهنگ رقابتی قابل جمع نبوده است.

احداث قنات حاصل فرهنگ مشارکتی دراز مدت و صلح‌جویانه و یاری‌گرانه بوده و هم وجود آن، این فرهنگ را تقویت و بازتولید کرده است، که این درست در برابر چاه عمیق و نیمه عمیق است و سدهایی که نماد کشت و صنعت و سرمایه‌داری ارضی است و نه نظامات جمع‌گرا و بنه خیز دهقانی کهنسال ایرانی.

6- در ده، پانزده هزار سال گذشته منابع آب کشاورزی و دامداری مشترک و نظام قبیله‌ای و ویژگی‌های آن، پتانسیل نیرومند و روحیه جمعی و مشارکتی و سرمایه اجتماعی شگفت‌آوری در مردم ایران پدید آورده بود که می‌توانست آن‌ها را در شرایط سخت از انواع بلایای طبیعی و اجتماعی حفاظت و حمایت کند. پتانسیل فرهنگی ناشناخته‌ای که آن‌ها را در برابر مصائب تاریخی و اقلیمی وارده بر این ملت تا به امروز حفظ کرده است. (امروزه این پتانسیل فرهنگی تحت‌تاثیر چاه‌های عمیق و سیاست‌های غلط قرار گرفته است)

7- (تاثیر دیگر چاه‌های عمیق که میراث خوی استکباری آمریکایی است نابودی ذخایر آبی است) نابودی ذخائر آبی بزرگ‌ترین مانع طبیعی در برابر توسعه پایدار در سرزمین ما را فراهم ساخته است و اگر کل ملت ما با هشیاری و همبستگی و اراده و خواست ملی همه جانبه در این مساله وارد میدان اندیشه و عمل نگردند، توسعه پایدار به خواب و خیالی دست نیافتنی برای ما و آیندگان مبدل خواهد شد.

8- تاثیر دیگر آنکه روستاهای چندصد ساله و گاه چند هزار ساله، هر روز کمتر، کم‌جمعیت‌تر، کم‌درخت‌‌تر و غیراقتصادی‌تر می‌شوند و بسیاری از آن‌ها به‌کلی ویران شده‌اند و تولیدکنندگان کشاورزی، صنایع دستی، دامداران و دامپروران دیروز را به سمت شهرها، شهرک‌ها و پایتخت روان ساخته‌است. این هجوم کمتر از هجوم پناهندگان آسیایی آفریقایی به اروپا و کانادا و آمریکا نیست، چیزی که هست دیده نمی‌شود. در ضمن هجوم مهاجران به اروپا غالبا برای کارکردن و تحصیل و ورود به بازار کار و تولید واقعی مولد است. اما مهاجران روستایی ما حتی اگر آمادگی برای کار و فعالیت را داشته باشند، چنین امکانی در شهرها برای آن‌ها فراهم نیست. وقتی شهرهای بزرگ ما خود با بیکاری و کم‌کاری روبه‌رو هستند، چگونه می‌توانند امکان و بستر کار مولد را برای این مهاجران فراهم سازند؟ یا کدام زیرساخت‌های لازم؟

با معجزه آبخیزداری و آبخوانداری علاوه‌بر کاهش 70درصدی خسارات ناشی از سیلاب‌ها، می‌توان بر مشکلات دیگری از جمله تامین آب شرب در کشور، فرونشست زمین، پدیده گردوغبار، خشک شدن قنات‌های کشور و... غلبه کرد. احیا و مرمت قنوات با عملیات آبخیزداری علاوه‌براینکه باعث جهش افزایش آبدهی قنوات، افزایش تولیدات کشاورزی، آبادانی، سرسبزی و خرمی مناطق، کاهش مهاجرت روستاییان، بهبود معیشت و اشتغال خواهد شد، ازآنجاکه منطبق بر قوانین طبیعت است باعث حفظ چرخه آب می‌شود و از وقوع بلایای طبیعی مثل فرونشست زمین و گردوغبار جلوگیری می‌‌کند.

ازاین‌رو انجام عملیات آبخیزداری و آبخوانداری همان‌طورکه به‌صراحت در قانون توسعه ششم آمده است، امری ضروری است که باید بدان توجه جدی شود، امری که تاکنون مورد غفلت واقع شده است و اهتمام بیشتر مسئولان امر به‌خصوص وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو را می‌طلبد.

 

منبع: تسنیم

امتیاز به خبر :

ارسال نظرات

نام

ایمیل

وب سایت

نظرات شما

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.