مقدمه
سلامت عمومی در ایالات متحده آمریکا با چالشهای زیادی مواجه است، بیوتروریسم یکی از آنها است. از این رو، نیاز است به جای اینکه فقط به دفاع در برابر یک تهدید بیوتروریسم اغراقشده، پرداخته شود، سیاستها برای واکنش به دامنه گستردهای از تهدیدهای بیماری واگیر و چالشهای سلامت عمومی تقویت شود.
ارزیابی سیاست دفاع بیولوژیکی ایالات متحده آمریکا آمریکا
ایالات متحده بعد از 11 سپتامبر سال 2001، فرآیند تعریف عملکردها و قابلیتهای مورد نیاز برای اقدامات در زمینه بیوتروریسم را آغاز کرده است. در سطح استراتژیک، ارزیابی پیوستهای از تفکرات درباره اینکه چگونه این عملکردها باید مشخص شود، وجود داشت که نتایج این ارزیابی منجر به تعیین اهداف استراتژیک فعالیتهای ایالات متحده آمریکا شد. این فرآیند، روند تغییر از الگوی «تهدیدات/ تروریسم محض» به تشخیص ویژگی «کاربرد دوجانبه» عوامل بیولوژیکی را نشان میدهد.
در سال 2004 به دستور رییسجمهور بوش، استراتژی نخست دفاع بیولوژیکی با عنوان «دفاع بیولوژیکی برای قرن بیست و یکم» (1) منتشر شد که به طور انحصاری روی تهدید یک حمله بیولوژیکی متمرکز بود. استراتژی مشخص شده «فلسفه سلامت عمومی قرن بیستم- با تاکید بر پیشگیری» به عنوان ایدهآلی برای مقابله با شیوع بیماریهای طبیعی بود، اما برای پرداختن به تهدیدهای عمدی که بخشی از عملیات تهاجم یا ترور بود، کافی نبود.
برای مقابله با انواع تهدیدهای عمدی، استراتژی دوره بوش روشهایی را توسعه داد که در مدل عمومی فعلی برای مقابله با حوادث تروریستی فاجعهبار بالقوه نیز لحاظ شده است؛ اقدامات دولت فدرال متمرکز بر چهار اصل «آمادگی»، «پیشگیری»، «واکنش» و «بازیابی» خواهد بود. بنابراین، استراتژی بوش بر عملکردهای «جمعآوری آگاهی»، «تجزیهوتحلیل تهدید»، «جلوگیری پیشگیرانه»، «حمایت از زیرساختهای ضروری»، «هشدار حمله»، «تخصیص/ اختیار»، «برنامهریزی واکنش»، «اقدامات متقابل پزشکی» و «حذف آلودگی» تاکید داشت.
به طور کاملا متفاوت، حکومت اوباما در نوامبر سال 2009 در «استراتژی ملی برای مقابله با تهدیدات بیولوژیکی» (2) به شکل گستردهتری تشخیص داد که موضوعات بیولوژیکی کاربرد دوگانه تکنولوژی را دربر میگیرند. این استراتژی از فرضیهای شروع شد که اکثریت غالب پیشرفتهای علوم زیستی از اثرات سودمند برجستهای برخوردار خواهند شد؛ اگرچه با ریسکهای قابلتوجهی در صورت کاربردهای خلاف قانون، همراه خواهد بود. در نتیجه، در زمان حفظ تمرکز بر عملکردهای مقابله با تروریسم شامل شناسایی و پیشگیری از حملات بیولوژیکی (و آمادگی برای واکنش و بازیابی در صورتی که اقدامات پیشگیرانه با شکست مواجه شود)، این استراتژی تمرکز بیشتری روی اقدامات پیشگیرانه برای پوشش فعالیتهایی که به منظور توجه به رفتار دانشمندان علوم زیستی مطابق قانون دارد و در جستوجو برای دستیابی به حامیان علوم زیستی که در یک موقعیت برای مشارکت و توسعه فعالیتهای غیرتسلیحاتی هستند و جلب همکاری آنها است. به جای تمرکز انحصاری روی پیشگیری فعال با شناسایی و دستگیری عاملان شرارت، این استراتژی به دنبال آموزش دانشمندان علوم زیستی مطابق قانون درباره ریسکهای فعالیتهای آنها با هدف کاهش ریسکهای آنها است.
استراتژی اوباما به دنبال تغییر الگوی پیشگیری با اضافه کردن عملکردهایی مانند «تقویت استانداردهای رفتار ایمن و مسئولانه» و «تغییر گفتمان بینالمللی در مورد تهدیدات بیولوژیکی» است. با توجه به شرایط آنها و به عنوان ابزاری برای ارتقا و بهبود امنیت سلامت جهانی، این استراتژی تفاوت قابل توجهی با استراتژی سال 2004 داشته و ارزش مثبت تولیدات بیولوژیکی علوم زیستی را مشخص میکند. به بیان دیگر، استراتژی جدیدتر ادعا میکند که واکنش ایالات متحده آمریکا به بیماری واگیر با منشا طبیعی مربوط به آمادگی دولت و واکنش به یک حمله بیولوژیکی عمدی است.
علاوه بر این، برای شفافسازی این تکامل الگو، درک بهتر ریسکها و چگونگی اصلاح و بهبود آنها ضروری است. بخشی از این درک میتواند از یک طبقهبندی عملکردها مرتبط با تهدیدات بیولوژیکی بهدست آید. از آنجایی که در حوزه بیولوژیکی تلاشهای فدرال به روشهای مختلف انجام میشود، شناسایی زیرطبقات فعالیتهای مرتبط بیولوژیکی بالقوه برای اهداف ارزیابی سودمندی ساختارها و فرآیندهای فعلی، نیز مفید است. با استفاده از استراتژی فعلی به عنوان یک الگو، انواع فعالیت معین میتواند شناسایی شود. این فعالیتها در حوزههای «پیشگیری» و «آمادگی و واکنش» شامل این موارد است:
الف- پیشگیری
کاهش تهدید- اقدامات آموزشی: محدودیت دسترسی به تکنولوژیها یا دانش معین، کنترل مواد مرجع، نظارت بر تحقیقات و توسعه آگاهی از وضعیت، همه برای پیشگیری از گسترش قابلیت ساخت سلاحهای بیولوژیکی طراحی شده است.
گردآوری اطلاعات و ضداطلاعات: جمعآوری اطلاعات در مورد قصد و قابلیتهای آنهایی که ممکن است به دنبال اجرای یک حمله بیولوژیکی باشند و فعالیتهای ضدنظارت و کاهش ریسک طراحی شده برای جلوگیری از دستیابی دشمنان به اطلاعات در مورد آسیبپذیریها در ایالات متحده آمریکا در برابر پاتوژنهای خاص یا مسیرهای حمله است.
مقابله با تروریسم: اقدامات شامل اجرای قانون، نظامی، شبهنظامی و امکانات وزارت امنیت داخلی ایالات متحده آمریکا به منظور بازداشتن یا ممنوعیت یک حمله بیولوژیکی عمدی است.
ب- آمادگی و واکنش
در زمینه آمادگی و واکنش، عملکردهای اجرایی میتواند به اشکال مختلف انجام شود. سادهترین و معمولترین روش، استنباط مشخصات استفاده شده توسط دو حکومت بوش و اوباما است:
آمادگی: تلاشهای فدرال، ایالت و محلی در توسعه یک حادثه بیولوژیکی، همهچیز از برنامهریزی قبل از حادثه، تمرینات و واکسیناسیونها در روشهای سلامت عمومی کلی تا مکانیابی از قبل ذخایر پزشکی را پوشش میدهد.
شناسایی: ایجاد و اداره سیستمهای نظارت بیولوژیکی برای شناسایی عوامل بیولوژیکی و توسعه سیستمهای اشتراکگذاری اطلاعات در سلامت عمومی جامعه تا شناسایی و تشخیص شیوعهای جدید.
مشخصات حادثه: تلاشها برای تعیین موقعیت جامعه متاثر در زمان یک انتشار شناسایی نشده (به عنوان مثال، پخش گرد و گاز معلق در هوا) و موقعیت ناحیه (زون) خطر فعلی (که میتواند در 26-24 ساعت از زمان انتشار تا زمان شناسایی/ تایید جابهجا شود). این موارد میتواند دو ناحیه خیلی متفاوت را که نیاز به تشخیص دارد، معرفی کند.
تلفات جمعی: تلاشهای پزشکی برای جلوگیری از تلفات حیات و واکنش به بیماری، آسیب روانی و محدودسازی گسترش بیماریهای واگیر بالقوه، فراهمسازی درمانهای پیشگیرانه مانند آنتیبیوتیکها و واکسنها با هدف نجات زندگیها، پشتیبانی از قابلیتهای پزشکی کمیاب و حفظ نظم اجتماعی.
حذف آلودگی: توسعه و بهکارگیری استانداردهای حذف آلودگی و درمانی، پروتکلها و قابلیتها برای در نظر گرفتن ریسکهای آلودگی در پی یک حمله سلاحهای بیولوژیکی و استراتژیها، راهبردها و برنامهها برای حذف آلودگی از اشخاص، تجهیزات و تسهیلات.
ابهام و سردرگمی در مسئولیت فدرال
با توجه به دامنه گسترده فعلی استراتژی امریکا، خطرات پاره پاره شدن مسئولیت (کمبود هماهنگی) زیاد است. آنچه در طبقهبندی ارائه شده در بالا مقفول مانده و از استراتژی تهدیدات زیستی فعلی جا مانده، حس نیاز برای نقش مهم «هماهنگی» در حکومت فدرال است. این نقص میتواند دستکم در دو وضعیت معین ملاحظه شود: 1- کمبود یک هماهنگکننده قوی فدرال در کاخ سفید و 2- فقدان شفافیت در نقشهای مربوط به وزارتهای خدمات انسانی و سلامت و امنیت داخلی ایالات متحده آمریکا در آمادگی و پیشگیری از حملات بیولوژیکی و نیز نقش آنها در فعلوانفعال با موسسات فدرال دیگر مانند سازمان تحقیقات فدرال یا پلیس فدرال (FBI)، وزارت دادگستری (DOJ) و جامعه اطلاعاتی (IC).
براساس بررسی انجام شده در سال 2004، بیش از 25 جایگاه تعیین شده توسط ریاستجمهور و تایید شده توسط سنا در حکومت فدرال با مسئولیت برای سازماندهی واکنش فدرال برای تهدیدات بیولوژیکی، شناسایی شد. با احتساب گماشتههای ارشد سیاسی و حرفهای، ارزیابی مشابه بیش از 80 مامور ارشد در وزارت بهداشت و خدمات انسانی (HHS)، امنیت داخلی (DHS)، کشاورزی (USDA)، وزارت دادگستری (DOJ)، سازمان تحقیقات فدرال یا پلیس فدرال (FBI)، سازمان صنایع دفاع (DoD)، جامعه اطلاعاتی (IC) و آژانس حفاظت از محیط زیست (EPA) را شناسایی کرد که این ادارات برای تضمین اینکه آمریکا مورد هدف حمله بیولوژیکی قرار نگیرد یا در صورت رخداد چنین حملهای برای تضمین آمادگی آمریکا برای واکنش موثر، دارای مسئولیت مشترک هستند.
تهدید ناشی از حوادث بیولوژیکی چندجانبه و پیچیده است. بنابراین، داشتن نهادهای فدرال مختلف با مسئولیت برای پرداختن به این مشکل، امری منطقی و معقول است، اما در غیاب یک مجموعه روشن، جهتگیریهای سیاسی و مکانیزمها برای هماهنگی اقدام در بین نهادهای فدرال، موجب ریسکی است که سیاستهای فدرال در توسعه مبهم خواهد بود یا در عمل ضعیف اجرا میشود.
ازدیاد نهادهای مسئول، نیاز برای یک مجموعه به خوبی تعریف شده از ساختارها و رویکردهای سازمانی برای توسعه و اجرای سیاستهای مرتبط با پیشگیری، آمادگی و واکنش به تهدیدات بیولوژیکی را مطرح میکند. البته این ساختارها باید به شکل مطلوبی برای اجرای سیاستهای انتخابی -که در ادامه ارائه خواهد شد- اتخاذ شده توسط حکومت فدرال طراحی شود.
سیاستهای انتخابی
الف- هماهنگی فدرال در سطح بالا
استراتژی تهدیدات بیولوژیکی فعلی در اصل متمرکز بر پیشگیری است و اشاره مختصری به عملکرد هماهنگی فدرال دارد و به طور تلویحی بر عملکرد مکانیزمهای هماهنگی موجود در شورای امنیت ملی (NSC) اشاره میکند. این سیاست در مغایرت با رویکرد حکومت اوباما برای سیاست امنیت سایبری است. در مفاد سیاست امنیت سایبری، پیچیدگی وظیفه هماهنگی با توصیههای جدی در «بازبینی سیاست فضای سایبری» توسط رییسجمهور اوباما، تاکید شد به طوری که بازبینی جامع سیاست فضای سایبری آمریکا در شروع حکومت ریاستجمهوری انجام شد. براساس این بازبینی، یک هماهنگکننده سیاسی در سطح کاخ سفید (شناخته شده به عنوان یک «تزار سایبری») تعیین شد که رهبری موضوعات سایبری در کاخ سفید را برعهده خواهد داشت. در واقع، نیاز برای رهبری کاملا ملموس بود که فصل اول بازبینی با عنوان «رهبری از بالا» تعیین شد.
رویکرد فعلی برای تهدیدات بیولوژیکی تنها یک شناخت بخشی از نیاز برای هماهنگی بیشتر را منعکس میکند. در بالاترین سطوح، رییسجمهور یک مامور ارشد در شورای امنیت ملی را با مسئولیت برای هماهنگی تلاشهای فدرال در کنترل سلاحها، ازدیاد سلاحهای کشتار جمعی (WMD) و تروریسم منصوب کرده است، اما مسئول رسمی برای هماهنگی تلاشها به منظور آمادگی و واکنش به استفاده از سلاحهای کشتار جمعی دارای مسئولیتهایی است که گستردهتر از واکنش به تهدیدات بیولوژیکی است. مسئولیتهای سازمانی آنها موارد بسیار مهم مانند موضوعات عدم تکثیر هستهای را نیز دربرمیگیرد. بنابراین، حتی با این توجه سطح بالا، چابکی واکنش فدرال به تهدید بیولوژیکی با نیاز برای توجه بیشتر به تهدیدات مهمتر، کمرنگ شده است.
ب- هماهنگی عملیاتی مقابله با تروریسم
با ملاحظه سطح بعدی و در نظر گرفتن تعداد زیاد ماموران که دارای مسئولیت برای آمادگی و پرداختن هدفمند به تهدیدات بیولوژیکی قبل از آنکه رخ دهند، وضعیت همچنان مبهم است. در یک سطح عملیاتی، چالشهای هماهنگی قابل توجه است. این چالشها روی عملکردها اثر میگذارد (مانند جاسوسی/ آگاهی و اجرای قانون، کاهش تهدید و شناسایی)؛ این چالشها روی نهادها نیز اثر میگذارد (مانند بخشهای قضایی و نظامی).
فعالیتهای جاسوسی/ آگاهی و اجرای قانون خارجی/ بیگانه، عاملان مختلف مسئول برای جمعآوری و تجزیهوتحلیل اطلاعات مرتبط با تهدیدات بیولوژیکی با منشا خارجی (فعالیتهایی که در طبقهبندی، فعالیتهای مقابله با تروریسم و مقابله با جاسوسی/ آگاهی را شکل میدهد) وجود دارد. مسئولیت اصلی برای جمعآوری آگاهی با نهادهای آگاهی/ جاسوسی ایالات متحده آمریکا است. هر تلاش موفقی برای جمعآوری و تجزیهوتحلیل آگاهی از تهدیدات بیولوژیکی، لزوما هماهنگی فعالیتهای آگاهی آژانس اطلاعات مرکزی (CIA)، فعالیتهای آگاهی نظامی از آژانس اطلاعات دفاعی (D.I.A) و آگاهی سیگنالها از آژانس امنیت ملی (NSA) را در پی خواهد داشت و سرمایههای اجرای قانون بینالمللی توسط وزارت دادگستری (DOJ)، سازمان تحقیقات فدرال یا پلیس فدرال (FBI) و امنیت داخلی (DHS) گسترش مییابد.
هماهنگی گسترده ICدر سطح استراتژیک این فعالیتها، مسئولیت اداره مرجع اطلاعات ملی (ODNI) است که مسئول برای تعیین اولویتهای جمعآوری و تجزیهوتحلیل آگاهی براساس نیازمندیهای مشخص شده توسط مصرفکنندگان تولیدات آن است. برای اطمینان از اینکه تهدیدات بیولوژیکی کاملا موشکافی شده است، ODNI دارای جایگاه مدیریت با وظیفه بررسی تهدیدات بیولوژیکی جهانی در مرکز ملی مقابله با گسترش تسلیحات هستهای (NCPC) است.
برای انجام ماموریت هماهنگی، NCPC استراتژیهایی را با هدف تمرکز بر جمعآوری و تجزیهوتحلیل آگاهی در مورد موضوعات تکثیر سلاحهای کشتار جمعی فعلی و طرحریزی شده، توسعه داده است. این مرکز همچنین در تلاش برای ارزیابی قلمرو دانش موجود درباره تهدیدات با تمرکز بر کاهش گپهای آگاهی مهم درباره نگرانیهای تکثیر سلاحهای کشتار جمعی با بیشترین اولویت ایالات متحده آمریکا است. به شکل قابل توجهی در واکنش به یک توصیه از طرف «کمیسون سلاحهای کشتار جمعی» (3) گروه کارشناسان علوم بیولوژیکی برای بهرهبرداری از تجربه دانشمندان ملی مستعد در بخشهای علمی و صنعتی برای پرداختن به تهدیدات بیولوژیکی تشکیل شد. تمرکز اصلی بر «آگاهی» به جای «علم» باقی ماند و کمبود نسبی تجربه کار مستقیم IC با عوامل بیولوژیکی و پشتیبانی علم و فناوری میتواند منجر به ارزیابیهای تهدید غیرواقعی شود.
با وجود این تلاشها، جمعآوری و تجزیهوتحلیل آگاهی از اطلاعات تهدید بیولوژیکی چالشی پابرجاست. سابقه و بایگانی ایالات متحده آمریکا از شناسایی تهدیدهای بیولوژیکی ضعیف است و در مواقعی حتی ناکافی و غلط است، زیرا درک موجود از سلاحهای بیولوژیکی و تجربه کار عملی با این سلاحها و درک محدودیتهای آنها ناکافی است. این مشکل زمانی که موقعیت جغرافیایی تهدید بالقوه از ایالات بیرون از مرزهای آمریکا که با آنها ارتباط نزدیک وجود ندارد به یک ایالتی که تهدیدات در آن افزایش مییابد، تغییر میکند یا به ایالات کشورهای متحد (مانند اتحادیه اروپا یا ژاپن) منتقل میشود، تشدید میشود. در بسیاری از این کشورهای متحد، برای مثال FBI همکاری مشترک برای اجرای قانون خارجی در ردیابی سلاحهای کشتار جمعی دارد. به طور مشابهی، امنیت داخلی (DHS) معمولا با شرکای بینالمللی برای بهبود توام امنیت مرزی مشارکت دارد. این فعالیتهای مشترک اجرای قانون باید در راس موافقتنامههای موجود به اشتراکگذاری آگاهی و فعالیتهای سنتی همکاری نظامی ارتش، هماهنگ و دستهبندی شود.
تلاشهای متعدد مطرح شده، بیانگر سرمایهگذاری قابل توجه منابع آمریکا در همکاری ضدتروریسم است. دستکم در تئوری، همه این تلاشها به صورت محلی توسط سفارت آمریکا در واشنگتن از طریق شورای امنیت ملی (NSC) هماهنگ میشود، اما زیرساخت برای هماهنگی موثر واکنشهای آمریکا به تهدیدات بیولوژیکی ناکافی است. در هر سفارت آمریکا، یک مکانیزم هماهنگی برای فعالیت اجرای قانون بهصورت کلی وجود دارد، اما تهدیدات بیولوژیکی فقط در نگرانیهای هر روزه مبارزه با مواد مخدر و آموزش نظامی خلاصه میشود.
در هیچ گروهی از نهادها، یک هماهنگکننده عملیاتی سراسری وجود ندارد. نزدیکترین مشابهت کار با عوامل بیولوژیکی با اداره امنیت و سلاحهای هستهای است، اما حتی در اداره ایالتی، این اداره باید تلاشهای خود را با اداره دیگر مانند آگاهی و تحقیق، ضدتروریسم و داروهای بینالمللی و اجرای قانون هماهنگ کند. از آنجایی که هماهنگی نهادهای دیگر (سازمان صنایع دفاع (DoD)، وزارت دادگستری (DOJ) و امنیت داخلی (DHS)) اضافه میشود، چالش هماهنگی خارجی بزرگتر میشود. اگرچه فعالیتهای آنها در دیگر کشورها باید با سفیر آمریکا در آن کشور هماهنگ شود در عمل نبود یک مقام هماهنگکننده قوی در واشنگتن، نفوذ خارجی را کاهش میدهد. در واقع مشکل اصلی، کمبود تمرکز و توجه است، شاید به این دلیل که در ارتباط با تهدیدات محسوس و نمایان دیگر، تهدیدات بیولوژیکی بعید و دور از ذهن به نظر میرسد.
ج- اجرای قانون داخلی
زمانی که توجه به تلاشهای اجرای قانون داخلی برای مقابله با تهدیدات بیولوژیکی میشود، وضعیت به نسبت بهتر است. در حوزه داخلی، FBI مسئولیت رهبری «اداره اعضای نیروی مشترک مقابله با تروریسم» (JTTFs) را برعهده دارد؛ یک واحد در هر 93 بخش قضایی فدرال ایالات متحده. JTTFs از طریق JTTF ملی با دفتر مرکزی در واشنگتن هماهنگ میشود.
JTTFs یک عملکرد مثبت در هماهنگی تلاشها در یک پایه محلی یا منطقهای در بین نهادهای مختلف اجرای قانون با مسئولیت داخلی دارد. معمولا یک JTTF دارای نمایندگانی از ادارات تحقیق دیگر امنیت داخلی (DHS) و وزارت دادگستری (DOJ) مانند سرویس مخفی و اداره گمرگ و مهاجرت و سرویس مخفی از امنیت داخلی (DHS) یا آژانس مبارزه با مواد مخدر از وزارت دادگستری (DOJ) است. آنها ماموران اجرای قانون محلی و ایالتی را از طریق نواحی شهری اصلی درون غالب JTTF نیز وارد میکنند (مانند اداره پلیس شیکاگو). کار از طریق JTTF ملی، JTTFهای محلی و منطقهای به واسطه مشارکت FBI در مرکز ملی مقابله با تروریسم (NCTC) که به اطلاعات و تجزیهوتحلیلها دسترسی دارند، پیگیری میشود. به طور کلی، به نظر میرسد این سیستم به طور قابل قبولی موثر است و به شکل قابل توجهی در دستیابی به اطلاعات برای ماموران محلی و ایالتی رسما به عنوان بخشی از IC لحاظ نمیشود.
JTTFها احتمالا با همه اشکال فعالیت تروریستی بالقوه مرتبط میشوند؛ این مورد شامل اقداماتی از تروریسم جنایتکارانه خشونتآمیز تا تهدیدات هستهای میشود. با توجه به دامنه و گستره حوزه JTTF در زمینه اجرای قانون داخلی، تحقیقات مربوط به ریسک تهدیدات بیولوژیکی با مشکل منابع و توجه ناکافی مواجه است. برای فراهم آوردن یک نقطه مشترک برای تحقیقات سایبری، وزارت دادگستری (DOJ) یک نیروی ویژه- تهدید را سازماندهی کرده است: نیروی مشترک ملی جمعآوری اطلاعات سایبری (NCIJTF: بخشی از پلیس فدرال است که نیروی سایبری FBI بودند) که مسئولیت هماهنگی تحقیقات مربوط به تروریسم در سراسر ایالات متحده آمریکا را برعهده دارد.
د- کاهش تهدید و شناسایی/نظارت و تشخیص
مشکل هماهنگی، زمانی که تمرکز از چالشهای مرتبط با اطلاعات ضدترویسم و اجرای قانون به حوزههای کاهش تهدید مشترک و نظارت بر تهدید بیولوژیکی تبدیل میشود، افزایش مییابد.
د-1- کاهش تهدید
علاوه بر فعالیتهای آگاهی/ ضدتروریسم با هدف شناسایی و ممنوعیت تهدیدات بیولوژیکی در اصول نظری، دو مولفه دیگر برای هر برنامه به منظور کاهش تهدید یک حمله بیولوژیکی وجود دارد: «محدودسازی دسترسی به مواد و تکنولوژی مرجع» و «کاهش گسترش دانش فنی». در عمل، هر دو تاکتیک پیچیده است، اما برای پیادهسازی غیرممکن نیست.
انواع تاکتیکهایی که به صورت نظری برای کاهش احتمال یک حمله بیولوژیکی از فعالیتهای محدود در نظرگرفته شده برای بهبود آگاهی عمومی، مانند سرشماری ساده موقعیت تکنولوژیها یا پاتوژنهای حساس، میتواند استفاده شود. تلاشهای تهاجمیتر برای کار با مواد معین نیاز به ثبت این فعالیتها دارد. امروزه، چنین الزامی وجود ندارد، اگرچه یک کد حرفهای از بهترین شیوههایی که محققان اغلب دنبال میکنند، وجود دارد. سیاست خوب میتواند برخی الزامات اجباری را در نظر گیرد به نحوی که امروزه برای جنبههای موضوعی تحقیق در مورد انسان و حیوانات وجود دارند.
فراتر از آگاهی وضعیتی، تلاشهای کاهش تهدید میتواند برای جلوگیری از ذخایر پاتوژنهای مهم عاملان مشکلساز با محدود کردن دسترسی به منابع مرجع، آزمایشگاههایی که در آن پاتوژنها مستقر هستند یا تجهیزاتی که با آنها پاتوژنها میتواند دستکاری شود، صورت گیرد. شايد این مساله جنجال برانگيز باشد، اين تلاشها ممكن است حتی به دنبال محدود كردن گسترش دانش بیولوژیکی با پایش فعاليتهای دانشمندان علوم زیستی و يا جلوگيري از مشاركت برخي افراد در علوم بیولوژیکی باشد. چنین سیاستی با عمل به علم مدرن که در آن همکاری عادی است، مغایر است. علاوه بر این، یک استدلال مخالف اشاره میکند که با ایجاد و رواج دانش در همهجا، جامعه علمی خود بیشتر به عنوان پلیس خود عمل میکند. فعالیتهایتحقیقاتی غیرمعمول با احتمال بیشتری مورد توجه و گزارش میشود.
برخی از فعالیتهای کاهش تهدید بسیار بحثبرانگیز است. اکثر آنها هنوز اجرایی نشده و آنهایی که شروع شدهاند در مراحل ابتدایی خود هستند. بعضی از آنها، مانند محدود کردن دسترسی برای یادگیری علوم بیولوژیکی، بعید است که پذیرفته شوند. بقیه مانند محدود کردن دسترسی به تجهیزات، قطعا بیثمر هستند، زیرا این تجهیزات به صورت آزاد در بازار جهانی در دسترس است و با توجه به ماهیت استفاده دوگانه از تمام فعالیتهای تحقیقاتی بیولوژیکی، هر تلاشی برای کاهش تهدید باید با دقت بالا و بدون حذف پتانسیل برای پیشرفتهای بیولوژیکی مثبت، انجام شود.
به صورت خلاصه، مشکل کاهش تهدید پیچیده و دستیابی به نتایج نیاز به هماهنگی داخلی و بینالمللی دارد. در دولت فدرال، هماهنگی تلاشها برای پرداختن به تهدیدات بیولوژیکی بینالمللی در بین بسیاری از سازمانها و برنامهها گسترش مییابد. برخی از موارد مهمتر شامل موارد زیر است:
* برنامه کاهش تهدید بیولوژیکی مدیریت شده توسط سازمان صنایع دفاع (DoD) با همکاری وزارت بهداشت و خدمات انسانی (HHS) و وزارت کشاورزی (USDA) که برای کمک به ارتقای امکانات بیولوژیکی و آموزش در خارج از کشور، کار میکند.
* ابتکارات بیولوژیکی-صنعتی در وزارت امور خارجه با هدف تغییر تسهیلات بیولوژیکی در جماهیر شوروی سابق.
* برنامه مشارکت امنیت بیولوژیکی همچنین در وزارت امور خارجه (برنامه گسترده در همکاری با نهادهای بینالمللی برای ترویج آموزش ایمنی بیولوژیکی و نظارت در سراسر جهان) که هماهنگ با برنامه بینالمللی کاهش تهدید بیولوژیکی در آزمایشگاه ملی Sandia کار میکند.
در داخل کشور، وزارت بهداشت و خدمات انسانی (HHS)، مراکزی برای کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC) و وزارت کشاورزی (USDA) برنامههایثبت پاتوژن را به صورت کلی به عنوان برنامه ملی ثبتنام عوامل انتخابی (NSAR) اجرا میکند. NSAR مالکیت عوامل بیولوژیکی و سمومی که دارای پتانسیل ارائه یک تهدید جدی برای سلامت عموم، حیوانات یا گیاه یا برای تولیدات حیوانی یا گیاهی هستند را فهرستبندی و مدیریت میکند. در قالب NSAR، امکانات نهادهای دولتی، دانشگاهها، موسسات تحقیقاتی و شرکتهای تجاری که مالکیت، استفاده یا انتقال عوامل بیولوژیکی و سموم برای ثبت توسط دولت مورد نیاز است، شناسایی میشود. در مورد تهدیدات جدید شناساییشده با وقوع طبیعی و یا انسانی، موسسات ملی سلامت (NIH) برای هماهنگی توسط بخش خصوصی برای توسعه واکسنهای جدید برای توزیع احتمالی، مسئول خواهد بود.
رییس جمهور اوباما، وزارت بهداشت و خدمات انسانی (HHS) و وزارت کشاورزی (USDA) را به شروع فرآیند اولویتبندی عوامل انتخابی شناسایی شده و ارائه تدابیر امنیتی مناسب برای آنهایی که ریسک بزرگتری را ارائه میکنند، هدایت کرد. استانداردهای آنها شامل «اقدامات برای تضمین اعتبار پرسنل با دسترسی» بند 1 عوامل انتخابی خواهد شد و «ایجاد اقدامات امنیت سایبری و فیزیکی» بخش 1 تسهیلات است. نمونهای از مشکل هماهنگی که در اینجا دیده میشود، بیش از 12سازمان و دفتر در دولت فدرال در روند تعیین و توسعه استانداردهای جدید مشارکت خواهند داشت.
د-2- نظارت و تشخیص
برخلاف سایر حوادث، یک حمله بیولوژیکی میتواند بدون اینکه کسی متوجه رخداد آن شود، حادث شود. تصور سناریوهایی که در آن قربانیان بدون آگاهی آلوده شده و هیچ علائمی را طی چند روز بروز نمیدهند، محتمل است. بنابراین، یک حمله بیولوژیکی ممکن است در ابتدا با شیوع بیماریها با وقوع طبیعی، اشتباه گرفته شود. مسئولان سلامت عمومی و امنیت ملی نباید تنها یک بیماری را که رخ داده است، شناسایی کنند، بلکه باید تشخیص دهند که منشا آن طبیعی است یا انسانی. این مورد موجب توسعه تکنیکهای نظارت حیاتی میشود. هرچه زودتر حمله شناسایی و ماهیت آن معین میشود، اقدامات مقابلهای هرچه زودتر میتواند توسعه و بهکار گرفته شود و افراد آلوده میتوانند درمان شوند.
برای دستیابی به شناسایی سریع در ایالات متحده، دولت فدرال یک سری متنوع از روشهای شناسایی و تشخیص مانند شناسایی محیط زیستی، نظارت بر علائم و به اشتراکگذاری اطلاعات را اتخاذ کرده است. این برنامهها شامل گسترش «برنامه BioWatch»، توسعه «سیستم تشخیص حادثه و هشدار بیولوژیکی»، راهاندازی «مرکز ملی هماهنگی نظارت بیولوژیکی» (همه از طریق امنیت داخلی (DHS))، راهاندازی «برنامه BioSense» از طریق مراکزی برای کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC) و گسترش «سیستم الکترونیکی نظارت برای هشدار زودهنگام اپیدمیهای جامعه» (ESSENCE) برنامهای در سازمان صنایع دفاع (DoD) است.
این تلاشها برای در نظر گرفتن دامنه وسیعی از حوادث بالقوه تهدید بیولوژیکی از انتشار عوامل بیولوژیکی در مقیاس وسیع تا انتشار کوچک مقیاس که روی منطقه کوچک یا افراد کمی اثر میگذارد، است. در داخل کشور، این اقدامات باید در هماهنگی با بخشهای ذیصلاح ایالتی و محلی انجام شود که متخصصان سلامت آنها، اغلب برای شناسایی شیوع بیماریها اولین هستند. این اقدامات شامل هماهنگی با بخش خصوصی هم میشود، بیمارستانهایی که افراد بیمار خود را برای درمان معرفی میکنند و شبکه آزمایشگاههای سلامت عمومی که برای اداره و تجزیهوتحلیل نمونههای بالینی مرتبط با حوادث بالقوه بیوتروریسم مسئول هستند. بنابراین، علاوه بر نهادهای فدرال متعدد با مسئولیتهای تشخیص و نظارت، صدها سازمان محلی و ایالتی دیگر در کنار سازمانهای بخش خصوصی وجود دارد.
زمانی که تمرکز ما از شناسایی و تشخیص داخل کشور به شناسایی بیرونی تغییر مییابد، مشکلات هماهنگی پیچیدهتر و سختتر میشود. دولت فدرال روی برخی از فعالیتهای سلامت جهانی به منظور کمک به شناسایی بروز یک بیماری که تهدیدی را برای ایالت متحده مطرح میکند، سرمایهگذاری میکند. به شکل قابل ملاحظهای تلاشهای شناسایی بیماری جهانی از طریق مراکزی برای کنترل و پیشگیری از بیماری (GDD) (4) با هدف «حمایت از سلامت جامعه آمریکایی و جهانی با توسعه و تقویت ظرفیت سلامت عمومی در شناسایی و پاسخ سریع به بروز بیماریهای عفونی و تهدیدات بیوتروریسم» است.
تلاشهای مراکزی برای کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC) به صورت طبیعی با وزارت امور خارجه و سازمان سلامت جهانی (WHO) هماهنگ است. هفت مرکز GDD در چین، مصر، گوآتمالا، هند، قزاقستان، کنیا و تایلند وجود دارد. در زمان وضعیتهای اضطراری سلامت، مانند ظهور آنفلوانزای همهگیر در سال 2009، CDC میتواند از این مراکز برای واکنش دوجانبه یا به عنوان بخشی از شبکه هشدار و واکنش شیوع جهانی (GOARN) که توسط سازمان سلامت جهانی/WHO هماهنگ میشود، استفاده کند.
هـ- نظام قضایی
نظام قضایی کشور به دو دلیل یک هدف کلیدی برای تروریستها است؛ نخست، تصمیمات قانونی مرتبط با حوزه قضایی، مجازات کیفری و پارامترهایی که مسئولان و پاسخدهندگان فدرال و محلی میتوانند کار کنند، تحت تاثیر مراجع قضایی خواهند بود، از این رو، اختلال در سیستم قضایی فاجعهبار خواهد بود. دوم، سیستم قانونی و دادگاهها اهداف نمادین مهمی هستند، نهادی که جذابیت زیادی برای سازمانهایی مانند القاعده دارد.
دادگاهها اهداف به نسبت «نرم» هستند؛ مناطق با تردد زیاد که بیشتر برای عموم آزاد است. برای مثال، دادگاه تجدیدنظر در واشنگتن، توسط بیش از 7000 نفر در هر روز بازدید میشود. در وقوع یک حادثه بیولوژیکی، قضات تصمیمات بیشماری، برخی با اولویت قانونی اندک، تا حد زیادی به دلیل شرایط غالب موجود، در پیش رو خواهند داشت. بعضی از نمونهها شامل مواردی هستند که آیا یک عامل مظنون را میتوان به ارائه نمونههای بدن برای تشخیص، سوال از قانونی بودن قرنطینهها و حقوق متهمان به عنوان مجرمان و یا متخلفان از قانون، مجبور کرد تا تنها نام چند نفر را ثبت کنند. در شرایط شدید با تعداد زیادی از افراد آلوده، تصمیمگیری در مورد توزیع ذخایر محدود داروهای پزشکی نیز ممکن است، مورد نیاز باشد. بنابراین، ضروری است برنامههای احتمالی برای حفظ عملکرد سیستم قضایی فراهم شود. به همان اندازه مهم است که قضات برای جلوگیری از این مسائل آموزش داده شوند که بین شیوع بیماری با منشا طبیعی نسبت به شیوع عمدی و نیز بین شیوعهایی که انسانها را هدف قرار میدهد، نسبت به آنهایی که اهداف اقتصادی مانند دام دارند، متفاوت خواهد بود.
یکی از برنامههای اصلی وزارت دادگستری (DOJ)، برنامه منابع پیشرفته سازگاری علم و فناوری (ASTAR) است. ASTAR برنامهای است که قضات دادگاه عالی ایالتی و فدرال را در زمینههای اصلی مسائل علمی روز آموزش میدهد و قضات را برای رسیدگی به پروندههای مربوط به علم و فناوری آماده میکند. ASTAR دارای مولفههای مرتبط با بیوتروریسم و پزشکی است که مربوط به تصمیماتی است که ممکن است در یک حادثه بیولوژیکی پیش روی قوه قضاییه باشد.
و- فعالیتهای نظامی- سرانجام
کمبود هماهنگی تهدید بیولوژیکی در کمبود یک ساختار قوی هماهنگی در بخش نظامی که دارای مسئولیت برای بسیج منابع نظامی اختصاصیافته برای پیشگیری، آمادگی و واکنش به تهدید بیولوژیکی است، قابل توجه است. بار دیگر مقایسه این وضعیت با حوزه سایبری آموزنده خواهد بود.
برای فضای سایبری، وزارت دفاع یک فرماندهی جدید تحت عنوان «فرماندهی سایبری ایالات متحده» به عنوان یک زیرفرماندهی زیرنظر فرمانده فرماندهی استراتژیک ایالات متحده آمریکا ایجاد کرد. تحت برنامه یکپارچه فرماندهی سازمان صنایع دفاع (DoD)، فرماندهی سایبری مسئول حفظ آزادی عمل در آمریکا در فضای سایبری و رفع خطرات امنیت ملی است که وابسته به فضای مجازی است.
نهاد قابل مقایسه در بخش نظامی برای تهدیدات بیولوژیکی وجود ندارد و نباید وجود داشته باشد. حملات سایبری به درستی درک شده که دارای سطح تهدید بالاتری برای منافع آمریکا و تاثیرات درازمدت بیشتر بر اقتصاد آمریکا است. علاوه بر این، نفوذ مسائل مربوط به سایبر در فرماندهی و کنترل نظامی متفاوت از تهدیدات بیولوژیکی است. بنابراین، برای سازمان صنایع دفاع (DoD) ایجاد یک فرماندهی اختصاصی به طور انحصاری به منظور جنگ سایبری، مناسب است. چنین فرماندهی برای تهدیدات بیولوژیکی نیاز نیست، اما بخش نظامی فاقد هرگونه ساختار فرماندهی یا ساختار هماهنگی دیگر برای حوادث بیولوژیکی است. در حالی که فرماندهیهای مختلف اغلب تمریناتی را در تلاش برای توسعه پاسخهای عملی به وقایع بیولوژیکی بالقوه انجام میدهند، این تمرینها اغلب لزوما منطقهای هستند، چراکه اکثر فرماندهان رزمی براساس منطقه هستند. دانشمندان نظامی درFort Detrick (یک فرماندهی نظامی پزشکی ایالت متحده که در Frederick، Maryland مستقر است) مهارتهای قابل توجهی دارند، اما آنها بیشتر تحقیقات علمی انجام میدهند که دارای ماهیت دفاعی هستند و متمرکز بر تشخیص، پیشگیری و درمانها برای عفونتهای جنگ بیولوژیک هستند. این یک فرماندهی عملیاتی نیست.
در سطح عملیاتی، تعداد قابل توجهی نهادهای فدرال و ادارات تابع که بیشتر هماهنگ نیستند در پیشگیری از تهدید بیولوژیکی، کاهش تهدید، توصیف مشخصات حادثه و نظارت و تشخیص مشارکت دارند. سازمانهای بینالمللی و نیز عاملان ایالتی، محلی و بخش خصوصی نیز به آنها در این فعالیتها ملحق میشوند. کمبود یک عملکرد هماهنگی در سطح بالاتر، وحدت و یکپارچکی فعالیتهای آنها را به مخاطره میاندازد.
ابهام و سردرگمی وظایف در بالاترین سطوح دولت فدرال به واحدهای عملیاتی نیز تسری مییابد به نحوی که آنها با هماهنگی ضعیف و در موارد زیادی با نیرو و آموزش ضعیف رها میشوند. نیاز به اتخاذ مراحل مختلف برای حل این مشکل است که از آموختههای ناشی از حوادث بیولوژیکی اخیر مانند شیوع H1N1 (یک بیماری حاد تنفسی به شدت واگیر در خوکها است که بهوسیله چندین نوع ویروس آنفلوانزا خوکی ایجاد میشود) و توسعه بیشتر ساختارهای هماهنگی براساس تمرینات بیشتر حوادث بیولوژیکی در سطوح فدرال/ ایالتی/ محلی استفاده میشود. این مورد کار سادهای نیست و نیاز به رهبری جامع از بالا برای حل این موضوعات است.
جدول (1): تهدیدات بیولوژیکی؛ پیشگیری و شناسایی
|
در داخل ایالات متحده آمریکا
|
در خارج از ایالات متحده- کشورهای متحد
|
در خارج از ایالات متحده- کشورهای غیرمتحد و بازیگران غیردولتی
|
مقابله با تروریسم
|
سازمان تحقیقات فدرال یا پلیس فدرال (FBI)/ مرکز ملی مقابله با تروریسم (NCTC)/ امنیت داخلی (DHS)
|
سازمان تحقیقات فدرال یا پلیس فدرال (FBI)/ ایالت/ آژانس اطلاعات مرکزی (CIA)/ انجمن اطلاعات دارویی (DIA)/ امنیت داخلی (DHS)/ سازمان صنایع دفاع (DoD)
|
سازمان تحقیقات فدرال یا پلیس فدرال (FBI)/ اداره مرجع اطلاعات ملی (ODNI)/ مرکز ملی مقابله با تروریسم (NCTC)/ مرکز ملی مقابله با گسترش تسلیحات هستهای (NCPC)/ آژانس اطلاعات مرکزی (CIA)/ انجمن اطلاعات دارویی (DIA)/ آژانس امنیت ملی (NSA)/ سازمان صنایع دفاع (DoD)
|
کاهش تهدید
|
امنیت داخلی (DHS)/ وزارت بهداشت و خدمات انسانی (HHS)/ مراکزی برای کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC)/ موسسات ملی سلامت (NIH)/ کشاورزی (USDA)/ بخش خصوصی
|
ایالت/ وزارت بهداشت و خدمات انسانی (HHS)/ مراکزی برای کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC)/ موسسات ملی سلامت (NIH)/ بخش خصوصی
|
سازمان تحقیقات فدرال یا پلیس فدرال (FBI)/ آژانس اطلاعات مرکزی (CIA)/ اداره مرجع اطلاعات ملی (ODNI)/ ایالت/ سازمان صنایع دفاع (DoD)
|
نظارت و تشخیص
|
امنیت داخلی (DHS)/ بخش خصوصی/ وزارت بهداشت و خدمات انسانی (HHS)/ مراکزی برای کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC)/ کشاورزی (USDA)/ سازمان تحقیقات فدرال یا پلیس فدرال (FBI)/ سازمان صنایع دفاع (DoD)/EPA
|
ایالت/ وزارت بهداشت و خدمات انسانی (HHS)/ مراکزی برای کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC)/ بخش خصوصی/ سازمان سلامت جهانی (WHO)
|
|
استراتژی ملی برای مقابله با تهدیدات بیولوژیکی در ایالات متحده
کاهش ریسکهای ناشی از انتشار عمدی یا تصادفی یک عامل بیولوژیکی نیاز به استفاده از همه ابزار و توان ملی، هماهنگی نزدیک بین همه بخشهای دولت و مشارکت کارا بین نهادهای عمومی و خصوصی در دو بخش ملی و بینالمللی دارد. استراتژی ایالات متحده آمریکا برای کاهش تهدیدات بیولوژیکی با: 1- بهبود دسترسی جهانی به علوم زیستی برای مقابله با بیماری عفونی بدون توجه به دلیل آن، 2- ایجاد و تقویت معیارها در برابر استفاده نادرست از علوم زیستی و 3- برپایی رشتهای از فعالیتهای هماهنگ که در مجموع به اثرگذاری، کشف، جلوگیری و یا ممنوعیت کسانی که به دنبال استفاده نادرست از علوم زیستی هستند.
اهداف استراتژی
* ارتقای امنیت سلامت جهانی
* تقویت معیارهای اداره/ هدایت ایمن و مسئولانه
* بهدست آوردن بینش دقیق و به موقع درباره ریسکهای فعلی و آتی
* برداشتن گامهای منطقی برای کاهش پتانسیل بهرهبرداری
* گسترش ظرفیت برای جلوگیری، نقش داشتن و درک کردن
* ارتباط موثر با همه ذینفعان
* تغییر دیالوگ بینالمللی در مورد تهدیدات بیولوژیکی
نقشها و مسئولیتها
حکومت ملی
* برآورده کردن الزامات بینالمللی مانند راهبردهای سازمان سلامت جهانی ((WHO، UNSCR، سازمان جهانی سلامت حیوانات (OIE)، سازمان خواربار جهانی (FAO)، مقررات سلامت بینالمللی (IHR) و...
* توسعه آگاهی وضعیت جهانی، نظارت بیماری، تابآوری و دیگر فعالیتها برای مقابله با تهدیدات خاص از طرف کسانی که به دنبال توسعه یا استفاده از سلاحهای بیولوژیکی هستند.
* تضمین اینکه ادارات و سازمانهای دولتی سیستمهای چندلایهای و تکمیلی را توسعه داده و اجرا میکنند به منظور اثرگذاری، کشف، جلوگیری و یا ممنوعیت آنهایی که به دنبال توسعه یا استفاده از سلاحهای بیولوژیکی هستند.
* تسهیلگیری از طریق قوانین و مقررات، راهنما و تامین مالی، سلامت عمومی ایالتی و محلی، کشاورزی، پزشکی، فعالیتهای اجرای قانون برای امنیت و پشتیبانی از پاتوژنها و سموم با ریسک زیاد و تشخیص و واکنش به فعالیتهای بیولوژیکی ممنوع.
* ایجاد راهنما و تامین مالی برای بخش خصوصی برای پشتیبانی افزایش آگاهی، آموزشی و مشارکت عمومی-خصوصی مناسب، هماهنگ با ایالتها و محلیها.
* هدایت دامنه کامل عملیات برای تضمین واکنش موثر در مورد یک حادثه بیولوژیکی.
ایالتها و محلیها
جوامع و بهویژه بخشهای پزشکی، علمی، دامپزشکی، کشاورزی و امنیتی در خطوط پیشانی در کاهش ریسکهای داخلی ناشی از تهدیدات بیولوژیکی هستند. دولتهای ایالتی و محلی برای انجام موارد زیر تشویق میشوند:
* ایجاد قابلیتهای جامع، شامل هماهنگی با همکاران ملی مربوطه برای متخصصان اجرای قانون جهت تشخیص سریع و واکنش موثر به فعالیتهای مشکوک شامل استفاده برنامهریزی شده از مواد بیولوژیکی ممنوع.
* تضمین اینکه همه روشهای منطقی برای ارتقای ایمنی و امنیت پاتوژنها و سموم با ریسک زیاد در امکانات درون جوامع آنها انجام میشود.
* ارتقای یک دیالوگ سودمند بین بخشهای سلامت، کشاورزی و امنیت جامعه
* آمادهسازی برای تضمین یک واکنش موثر در وقوع یک حادثه بیولوژیکی.
بخش خصوصی
بخش خصوصی یک مولفه خاص و چندوجهی به دلیل کالاها و خدمات ویژهای که فراهم میکند و قابلیتهایی که میتواند برای تعدیل ریسکهایبهرهبرداری استفاده شود از جامعه ارائه میکند. بخش خصوصی ایالات متحده آمریکا به انجام موارد زیر تشویق میشود:
* انجام ارزیابیهای سازمانی در ارتباط با آسیبپذیریهای بالقوه که میتواند به آنهایی که به دنبال توسعه و استفاده از سلاحهای بیولوژیکی هستند کمک کند و اتخاذ همه روشهای منطقی برای کاهش ریسک بهرهبرداری آنها.
* تضمین اینکه همه روشهای منطقی برای ارتقای ایمنی و امنیت پاتوژنها و سموم با ریسک زیاد در تملک آنها اتخاذ شود.
* ایجاد و پشتیبانی از مشارکت قوی در مجمع، جایی که همکاران بخشی و دیگر ذینفعان میتوانند در مورد ریسکها بحث کنند، آگاهی را افزایش دهند و در جستوجوی رویکردهای جامعهمحور و بهترین اقدامات برای مدیریت ریسک باشند.
* حفظ ارتباطات کاری فعال با نهادهای محلی/ ایالتی/ ملی اجرای قانون و گزارشدهی در مورد فعالیتهای مشکوک/ ممنوع به مسئولان مرتبط.
افراد و خانوادهها
خانوادهها و افراد در کاهش ریسکهای ناشی از تهدیدات بیولوژیکی نقش حیاتی دارند. نقشهای افراد برای تابآوری جامعه میتواند تقلیل انگیزهها برای تهدیدات بیولوژیکی با کاهش اثربخشی آنها باشد. افراد و خانوادهها برای انجام موارد زیر تشویق میشوند:
* پیگیری راهنمای کلی برای آمادگی بلایا، مانند حفظ ذخایر غذا و مواد دیگر در خانه زمانی که توسط مسئولان توصیه میشود و برای پشتیبانی نیازهای اصلی خانواده برای چند روز در صورت نیاز.
* آماده بودن جهت پیگیری راهنمای سلامت عمومی که ممکن است شامل محدودسازی جابهجایی آنها در بین جامعه برای چند روز یا هفته باشد و یا استفاده از مسیرهای فرار/ تخلیه طراحیشده.
* اطلاعرسانی به مسئولان مرتبط زمانی که آنها با فعالیتهای مشکوک و غیرعادی مواجه میشوند یا مشاهده میکنند.
شرکای بینالمللی
ارتباطات با سازمان ملل، سازمانهای بینالمللی، دولتهای خارجی و بخش خصوصی برای موفقیت تلاشهای کشور که به شکل قوی آنها در جلسات دوجانبه و چندجانبه مشارکت داده میشوند، ضروری است. هماهنگی با جامعه بینالمللی برای مقابله با تهدیدهای بیولوژیکی یک مولفه هستهای و بینبخشی از استراتژی کلی است. وزن، مفاد و کیفیت تلاشهای دولت ایالات متحده آمریکا و شرکای بینالمللی برای تعیین موفقیت مشترک مهم است. شرکای بینالمللی ایالات متحده آمریکا به انجام موارد زیر تشویق میشوند:
* برآورد کامل تعهدات الزامآور قانونی و سیاسی تحتنظر پیماننامه سلاحهای بیولوژیکی و سمی (BWC) برای آنهایی که جزئی از BWC نیستند. آنها به امضا و تصویب پیماننامه تشویق میشوند به نحوی که اصول آن میتواند یک معیار جهانی درست باشد.
* توسعه سیاستها و اقداماتی که معیارها را در برابر استفاده نادرست از دانش و قابلیتهایی که از علوم زیستی ناشی میشوند، ایجاد و تقویت میشود در حالی که دسترسی باز و رایگان برای استفاده صلحآمیز و سودمند تشویق میشود.
* تاکید ویژه در مورد رعایت الزامات راهبردهای FAO، OIE و مقررات سلامت بینالمللی سازمان سلامت جهانی (WHO’s IHR) با ایجاد سیستمهایموثر و پایدار برای نظارت، کشف، تشخیص و گزارشدهی بیماری.
* توسعه و بهکارگیری سیستمهای تکمیلی و چندوجهی برای اثرگذاری، کشف، جلوگیری و یا ممنوعیت تهدیدات بیولوژیکی.
* اولویتگذاری ایجاد قابلیتهای موثر و پایدار برای واکنش به شیوع بالقوه فاجعهبار بیماری عفونی طبیعی، تصادفی یا عمدی در مرزهای آنها و افزایش همکاری منطقهای در مدیریت پیامدها.
* مشارکت در دیالوگ گسترده برای درک طیفی از ریسکهای -فعلی و آتی- امکانپذیر با پیشرفتهای جاری در علوم زیستی و گامهای مفیدی که میتواند در جهت مدیریت ریسک برداشته شود.
* پیگیری مشارکتهای دوجانبه و چندجانبه هدفمند برای تسهیل تلاشهای کشورهای شریک برای ایجاد و اجرای قوانین، سیاستها و اقداماتی که در مجموع ریسکهای پیشرو با استفاده نادرست از علوم زیستی را کاهش میدهد.
* تضمین توسعه و بهکارگیری اقدامات ایمنی و امنیت بیولوژیکی در یک روش پایدار و ریسکمحور.
* پیگیری مشارکت در گروه استرالیا، و دیگر ابتکارهای دووجهی و چندوجهی برای کاهش ریسک سلاحهای بیولوژیکی و تهدیدهای سلاحهای کشتار جمعی (WMD) دیگر.
چارچوب واکنش ملی به بلایای بیولوژیکی در ایالات متحده آمریکا
چارچوب واکنش ملی (NRF) یک رویکرد جامع با همه خطرات برای بهبود قابلیت ایالات متحده آمریکا به منظور مدیریت حوادث ملی ایجاد میکند (2008, DHS) که پایهای را برای اینکه چگونه سازمانها و انجمنهای ملی در طول حوادث با هم کار میکنند و چگونه دولت ملی با دولتهای ایالتی، قومی و محلی و بخش خصوصی هماهنگ میشود، تشکیل میدهد. DHS هماهنگکننده کلی ملی برای حوادث از جمله تروریسم بیولوژیکی است. البته سازمانهای ملی دیگری نیز نقشهای کلیدی در هماهنگسازی فعالیتها در حوزههای کارشناسی خود ایفا میکنند. نمودار (1) و جدول (2) اطلاعات تکمیلی در مورد ساختار NRF ارائه میدهند.
نمودار (1): ساختار واکنش ملی (NRF)
جدول (2): ضمائم چارچوب واکنش ملی
ضمائم/ توابع پشتیبانی اضطراری (ESF)
|
ESF #1- حملونقل
ESF #2- ارتباطات
ESF #3- کارهای عمومی و مهندسی
ESF #4- آتشنشانی
ESF #5- مدیریت اضطراری
ESF #6- مراقبت جمعی، کمک اضطراری، مسکن و خدمات انسانی
ESF #7- مدیریت لجستیک و پشتیبانی منابع
ESF #8- خدمات پزشکی و سلامت عمومی
ESF #9- جستوجو و امداد
ESF #10- واکنش مواد خطرناک و نفتی
ESF #11- کشاورزی و منابع طبیعی
ESF #12- انرژی
ESF #13- ایمنی و امنیت عمومی
ESF #14- بازیابی درازمدت جامعه
ESF #15- امور خارجی
|
ضمائم پشتیبانی
|
زیرساختهای حیاتی و منابع کلیدی (جدید)
مدیریت مالی
هماهنگی بینالمللی
امور همگانی
ارتباطات قبیلهای
مدیریت اهداء/کمک مالی و داوطلبان
ایمنی و سلامت کارگر
|
ضمائم حادثه
|
حادثه بیولوژیکی
حادثه مصیبتبار
حادثه سایبری
حادثه غذا و کشاورزی
حادثه تخلیه جمعی (جدید)
حادثه هستهای/رادیولوژیکی
قانون حادثه تروریسم
اجرا و رسیدگی
|
تحت NRF، موضوعات فنی و سیاسی در پایینترین سطح ممکن سازمانی در نظر گرفته شد. در اغلب موارد این مورد در سطح فرماندهی حادثه یا فرماندهی متحد (IC/UC) است. موضوعاتی که نمیتواند در این سطوح حل شود، ممکن است به گروه هماهنگی متحد اداره حوزه مشترک (JFO) برای تصمیمگیری واگذار شود. گروه هماهنگی متحد JFO ممکن است مایل به بازبینی و ارائه ورودی در تصممیات مرتبط با آلودگی گسترده (و هزینههای درمان) و در موقعیتهایی نیز ممکن است نیاز به تنظیم اولویتهایی بین مناطق چندگانه آلوده شده باشد.
در حادثه آلودگی بیولوژیکی عمدی یا تصادفی یک منطقه یا یکی از تاسیسات، مسئول محلی مناسب (اداره آتشسوزی، اداره پلیس، یا نماینده سلامت عمومی) فرماندهی حادثه را بهعهده میگیرد و سازمانهای محلی، استانی و ملی دیگر در صوت نیاز به آن ملحق میشود. زمانی که عملیات واکنش اضطراری به انجام رسید، رهبری برای فعالیتهای درمان/ پاکسازی توسط بخش مسئول برای املاک شامل شده، انجام میشود. به عنوان مثال، مالک یک ساختمان خصوصی (با توجه به منابع او) میتواند پاکسازی و بازسازی تسهیلات خود را سرپرستی کند. البته سازمانهای محلی یا استانی بامسئولیت برای حفاظت سلامت عمومی و یا محیط زیست احتمالا خود مسئولیت تنظیم (مانند دستور ایجاد قرنطینه برای منطقه تحت تاثیر قرار گرفته) را برای تضمین اینکه تلاشهای پاکسازی و بازسازی قابل قبول باشد، اعمال میکنند. علاوه بر این، سازمانهای محلی، استانی، قبیلهای یا ملی برای درمان ساختمان عمومی یا هر ساختمان خصوصی که مالک منابعی برای درمان آن ندارد، مسئولیت دارند.
فرآیند واکنش توسط IC/UC مدیریت خواهد شد که سرانجام ساختار و سازمان پست فرماندهی حادثه را تعیین میکند، البته نمودار (2) یک رویکرد پیشنهاد شده برای مدیریت فرآیند پاکسازی در یک ساختار واکنش NIMS ICS را ارائه میکند. تصمیمات با تجزیهوتحلیلهای علمی و فنی انجام شده توسط واحد محیط زیستی در بخش برنامهریزی ساختار فرماندهی حادثه، اطلاعرسانی میشود. واحد محیط زیستی نشان داده شده در نمودار (2)، میتواند شامل کارشناسانی در حوزههای نمونهبرداری، فناوریهای پاکسازی، بهداشت صنعتی، ارزیابی ریسک و سلامت عمومی، مهندسان محیط زیست و مدیریت ضایعات باشد. برای پاکسازی پیچیده یا بحثبرانگیز، IC/UC یا رهبری واحد محیط زیستی ممکن است گردهمایی یک گروه کاری فنی (TWG) از کارشناسان دیگر برای تهیه ورودی چند سازمانی، چند نظمی برای برنامهریزی و اجرای درمان، شامل تعیین اهداف پاکسازی را انتخاب کند. TWG میتواند شامل نمایندگانی از سازمانهای ملی، استانی، محلی، قبیلهای و کارشناسانی از بخش خصوصی یا دانشگاهها باشد. رهبری IC/UC یا واحد محیط زیستی باید با نمایندگانی از جوامع مسکونی، صاحبان املاک و کارگران در نزدیکی جوامع با این هدف که آنها درباره درمان و موضوعات مرتبط با آن مطلع هستند، نشست داشته باشد. IC/UC ممکن است همچنین تشکیل یک گروه کاری ذینفعان برای استفاده از دانش محلی آنها و تضمین اینکه نگرانیهای اجتماعی در طول درمان مورد توجه است را مدنظر قرار دهد. ساختار فرماندهی IC/UC در نمودار (2) به منظور انعطافپذیری و بسطپذیری در تطبیق و سازگاری گروههای موردنیاز برای اداره یک حادثه مشخص ارائه شده است. IC/UC دارای تعدادی گزینه در دسترس برای مدیریت فرآیند بهینهسازی است: واحد محیط زیستی، هماهنگکننده پشتیبانی علمی یا یک واحد جداگانه تحت بخش برنامهریزی (مانند یک واحد برنامهریزی پاکسازی درازمدت). این واحد با این مسئولیت فرآیندها و فعلوانفعالات گروه کاری را هماهنگ میکند و نتایج تجزیهوتحلیل بهینهسازی و تلاشهای کاری را به IC/UC از طریق رییس اداره برنامهریزی گزارش میدهد.
نمودار (2): ساختار فرماندهی حادثه/ چارت سازمانی برنامه واکنش اضطراری بلایای بیولوژیکی در ایالات متحده آمریکا (IDER)
جدول (3): نقشها و مسئولیتهای سازمانی برنامه واکنش اضطراری بلایای بیولوژیکی در ایالات متحده آمریکا (IDER)
|
عنوان کار
|
مرور وظیفه
|
مهارتهای بحرانی
|
اعضای فرماندهی
|
فرمانده حادثه
|
مدیریت کل حادثه. توسعه برنامه اقدام حادثه، تعیین اهداف و تصویب تصمیمات اصلی
|
تجربه مدیریت و رهبری و سیستم فرماندهی حادثه (ICS)
|
مامور پزشکی
|
فراهمسازی توصیههای درمانی
|
تجربه پزشکی و بیماری عفونی
|
مامور اطلاعات عمومی
|
رابط برای رسانه، تهیه برنامه شبکه اجتماعی و رسانه، توسعه انتشارات جراید به عنوان یک رابط برای JIC در صورت نیاز، عمل میکند.
|
تجربه روابط عمومی/ رسانه
|
رابط تیم واکنش اضطراری ایالت (SERT)
|
فراهمسازی نقطه تماس و هماهنگی با SERT (تیم واکنش اضطراری ایالت)
|
مهارتهای مدیریت، رهبری و ارتباطات
|
رابط اداره سلامت محلی (LHD)
|
فراهمسازی نقطه تماس و تهیه توصیهها و آمادگی دستورات برای جداسازی و یا قرنطینه
|
مهارتهای مدیریت، رهبری و ارتباطات
|
خطوط ارتباط اطلاعات سلامت عمومی
|
پاسخ به سئوالات خاص شیوع/ بیماری توسط عموم
|
مهارتهای ارتباطات و مدیریت اطلاعات
|
رابط اداره سلامت ایالت
|
فراهمسازی نقطه تماس و هماهنگی با ادارات سلامت محلی
|
مهارتهای ارتباطات، مدیریت و تجربه کار با ادارات سلامت محلی
|
مالی
|
رییس بخش مالی-اداری
|
انجام ماموریتهای واحد در صورتی که آنها فعال نشده است، نظارت بر موضوعات مرتبط با پرسنل برای واکنش، شناسایی و بسیج منابع پرسنلی اضافی مورنیاز برای واکنش.
|
مدیر حسابداری یا خرید و مسئول برای تایید سفارشهای خرید، تجربه مدیریت منابع انسانی و تجربه منابع انسانی
|
تدارکات
|
رییس بخش تدارکات
|
پیگیری منابع مورد استفاده برای واکنش، دستیابی، درخواست ذخایر مورد نیاز، بکارگیری، جهتدهی و آموزش افراد بیشتر برای کمک در فعالیتهای واکنش، تضمین اینکه همه سیستمهای اضطراری ارتباطات و پایش منابع به درستی عمل میکنند.
|
تجربه در تسهیلات، سیستمها یا منابع انسانی، تجربه در دواطلبها، گروههای ذخیره پزشکی، تجربه در سیستمها، IT، مدیریت داده و تجربه در امنیت و اجرای قانون.
|
عملیات
|
رییس بخش عملیات
|
دستیابی به اهداف تعیین شده توسط بخش فرماندهی از طریق استراتژیهای هدایتشده و اجرای تاکتیکها.
|
مهارتهای مدیریت، رهبری و ارتباطات
|
رابط خدمات پزشکی اضطراری (EMS)
|
فراهمسازی نقطه تماس و هماهنگی فعالیتها با اداره خدمات پزشکی اضطراری.
|
مهارتهای مدیریت، رهبری و ارتباطات، مهارتهای مدیریت شرایط اضطراری
|
رابط مراقبت سلامت
|
هماهنگی با سایتهای مراقبت سلامت، بیمارستانها، درمانگاهها، و سایر امکانات مراقبت سلامت.
|
مهارتهای مدیریت و ارتباطات و دانش سیستم مراقبت سلامت
|
عملیات آزمایشگاه
|
فراهمسازی راهنما در مورد جمعآوری نمونه، آزمایش روشها و منابع آزمایشگاهی منطقهای.
|
تواناتی برای درک و تفسیر نتابج آزمایشگاهی و آشنایی با روشهای آزمایشگاهی
|
رییس عملیات اپیدمولوژی
|
رسیدگی و مدیریت اپیدمیولوژی، نظارت و فعالیتهای بخش آنالیز داده.
|
تجربه رسیدگی/ نظارت، آموزش و یا تجربه در بررسیهای حوزه اپیدمیولوژی
|
تیم تحقیق
|
مدیریت و هماهنگی فعالیتهای گروه تحقیق، جمعآوری اطلاعات درباره موارد آشکار، تماسها و سایر جزئیات.
|
تجربه نظارت یا هماهنگی پروژه و یا آموزش در تحقیقات حوزه اپیدمیولوژی
|
سیستم ملی الکترونیک نظارت بیماری (NEDSS)/ انفورماتیک
|
فراهمسازی راهنما در مورد جمعآوری، مدیریت و تجریه و تحلیل داده در مورد بیماری عفونی و توسعه یا بهبود سیستمها برای پشتیبانی از تحقیق و واکنش.
|
تجربه مدیریت داده و دانش در زمینه جمعآوری داده درمانی
|
تیم پایش فعال
|
انجام مصاحبههای تک به تک با موردها و تماسها برای جمعآوری اطلاعات درباره موارد آشکار، علائم و سایر جرئیات.
|
دانش درباره بیماری عفونی و تجربه در ردیابی تماس
|
نظارت
|
هماهنگی و مدیریت فعالیتهای نظارت و توسعه یک استراتژی نظارت.
|
دانش و تجربه در نظارت بیماری عفونی
|
راهنمای سلامت عمومی
|
توسعه و توزیع راهنمای سلامت عمومی و درمانی برای مشارکتکنندگان خارجی.
|
دانش و تجربه درباره بیماری عفونی و مهارتهای سازماندهی
|
کنترل بیماری/ عفونت
|
بررسی اجرای فعالیتها برای پیشگیری از گسترش بیماری یا جلوگیری از مرگومیر.
|
دانش و تجربه درباره نظارت و کنترل بیماری عفونی
|
امنیت اطلاعات
|
تضمین انتقال و ذخیره ایمن اطلاعات محرمانه درباره بیماری عفونی.
|
دانش و تجربه در امنیت اطلاعات
|
رییس مصونیتسازی
|
نظارت فعالیتها برای توزیع آنتیبیوتیکها/ واکسنها برای جمعیتهای در ریسک.
|
دانش و تجربه درباره بیماری عفونی و واکسن و درک سفارشدهی، رسیدگی و ذخیره واکسن
|
تامین واکسن
|
پایش مقدار واکسن تهیه شده، هماهنگی سفارشدهی، رسیدگی و ذخیره واکسن.
|
دانش درباره بیماری عفونی و سفارشدهی و رسیدگی و ذخیره واکسن
|
برنامهریزی
|
رییس بخش برنامهریزی/ آگاهی
|
نظارت بر فعالیتهای برنامهریزی، طراحی مسئولیتها، جهتدهی به پرسنل و عمل به عنوان یک منبع برای اداره بخش، تضمین اینکه واکنشهای وضعیت و برنامههای اقدام حادثه همانطور که توسط فرمانده حادثه هدایت شده، آماده و منتشر شود.
|
مهارتهای مدیریت و رهبری و سازماندهی
|
(1)Homeland Security Presidential Directive-10: Biodefense for the 21st Century, [available at http://www.fas.org/irp/offdocs/nspd/hspd-10.html].
(2) National Strategy for Countering Biological Threats (November 2009) [available at http://geneva.usmission.gov/wp-content/uploads/2009/12/Natl-Strategy-for-Countering-BioThreats.pdf]
(3) The Weapons of Mass Destruction/WMD Commission (also sometimes called the Silberman-Robb Commission)
(4) CDC, Global Disease Detection, Policy Paper, June 2008, [available at http://www.cdc.gov/cogh/pdf/GDD_At_a_Glance_2008.pdf].