بعد از انقلاب صنعتی در نتیجه بهرهبرداری بیرویه از منابع طبیعی، مناسبات میان زیستگاههای انسانی و محیط طبیعی دچار عدم تعادل شد. گسترش بیابانها یکی از این موارد است که در کشورهای با اقلیم خشک ونیمهخشک
( همچون کشور ما) از اهمیت مضاعف برخوردار است.
تحت تاثیر پدیده بیابانزایی زمینهای قابل کشت دنیا که جهت تامین غذای مردم مورد بهرهبرداری قرار میگیرند، هر روز کمتر میشوند. جمعیتی حدود 600 میلیون نفر در سراسر دنیا در حال حاضر در سرزمینهای خشک سکونت دارند که بیش از 10 درصد این جمعیت در مناطقی زندگی میکنند که بیابانزایی، هماکنون به شکل فعال در آنها در جریان است. همچنین حدود 40 درصد سطح خشکی دنیا را سرزمینهای خشک و نیمهخشک تشکیل میدهد که از این مقدار حدود 70 درصد به شکل جدی رو به تباهی است و در نهایت فاقد هرگونه حیات گیاهی، جانوری و انسانی خواهد بود. پیشبینی میشود در آینده نزدیک یک سوم زمینهای قابل کشت دنیا بهدلیل حرکت به سمت بیابان شدن و متعاقب آن از بین رفتن کیفیت و حاصلخیزی خاک در این مناطق، غیرقابل استفاده شود.
بیابان به چه جایی گفته میشود؟
مناطق خشک یا بیابانهای دنیا برحسب بارش دریافتی به 3 طبقه بسیارخشک، خشک و نیمهخشک تقسیم میشوند؛ مناطق بسیار خشک سرزمینهایی را دربرمیگیرد که 12 ماه متوالی بدون بارش هستند. مناطق خشک، کمتر از 250 میلیمتر بارندگی سالانه دارند و مناطق نیمهخشک دارای بارندگی سالانه بین 250 تا 500 میلیمتر هستند. مناطق خشک و بسیار خشک، بیابان محسوب میشوند و مناطق نیمهخشک به عنوان نوار انتقالی به سمت اقلیمهای مرطوبتر به حساب میآیند.
در تعریف بیابان میتوان از 3 معیار اقلیمی، بیولوژیکی و فیزیکی استفاده کرد؛ از لحاظ اقلیمی، مجموع مناطق خشک، نیمهخشک و فراخشک جهان به عنوان بیابان تعریف میشود. از لحاظ بیولوژیک، بیابان منطقهای است که دربرگیرنده گیاهان و حیواناتی است که برای بقا و ادامه حیات با مناطق خشک کاملا سازگارند و از لحاظ فیزیکی، بیابان به مناطق وسیعی اطلاق میشود که با خاک بدون پوشش یا با پوشش گیاهی کم است.
در تعریفی دیگر بیابان، ناحیهای است که نمیتواند غذای جمعیت انسانی و حیوانی زیادی را تامین کند. براساس این تعریف، بیابان الزاما به مناطق گرم یا خشک اطلاق نمیشود، بلکه پهنههای یخ را نیز دربر میگیرد.
همچنین برخی منابع، آبوهوای معتدل و بارش خیلی کم را بهعنوان مشخصه بیابان بیان کردهاند که ممکن است این مناطق خیلی گرم، سرد یا دارای دمای متغیر وابسته به فصل باشند.
تصویر (1)- نمایی از بیابان تحت تاثیر عامل انسانی( چرای بیرویه دام)
پراکنش بیابانهای دنیا
در عرض جغرافیایی 15 تا30 درجه شمال و جنوب خط استوا، مناطق خشکی بیابانی شکل گرفته است که به واسطه دخالت عوامل طبیعی و غیرطبیعی -که در جدول یک به آنها اشاره خواهد شد- گستره آنها رو به افزایش است. تصویر (2) نقشه بیابانهای دنیا است که 5 کمربند اصلی بیابانی به ترتیب زیر در آن نشان داده شده است:
1- صحرای سونورا در شمالغربی مکزیک که تا نواحی بیابانی جنوبغربی ایالات متحده امریکا امتداد دارد.
2- صحرای اتاکاما که به صورت نوار باریکی از جنوب اکوادر تا مرکز شیلی کشیده شده است.
3- کمربند بسیار وسیعی که از اقیانوس اطلس شروع و به چین ختم میشود و شامل صحاری عربستان، بیابانهای ایران و روسیه، بیابان راجستان در هند و پاکستان و صحرای گبی در چین و مغولستان است.
4- سرزمین کالاهاری و سرزمینهای خشک اطراف آن در جنوب افریقا
5- قسمت اعظم قاره استرالیا
تصویر (2)- نقشه پراکندگی بیابانهای جهان
علل ایجاد بیابانها
جغرافیدانان معتقدند بخش اعظم بیابانهای امروز بهدلیل برهم خوردن تعادل اکولوژیک و تخریب اکوسیستم نواحی مختلف شکل گرفتهاند. البته شدت آسیبپذیری منطقه و شدت فشارهای وارد بر اکوسیستم آن، تاثیر زیادی بر سرعت این روند به جا میگذارد. در جدول زیر عوامل موثر و تشدیدکننده بیابانزایی، تفکیک و طبقهبندی شدهاند.
عوامل طبیعی
|
* تغییرات بلندمدت جریان جوی
* ساختار زمینشناسی و وضعیت ژئومورفولوژی منطقه
* کمبود بارش
* بالا بودن میزان تبخیر
* وزش بادهای شدید
* خشکسالیهای دورهای
* وجود جریان آب سرد دریاها در سواحل
|
عوامل انسانی
|
* بهرهبرداریهای بیرویه و غیراصولی از منابع آب، خاک، جنگل و مرتع
* قطع بیرویه درختان و از بین بردن پوشش گیاهی
بهمنظور گسترش مراتع، زمینهای کشاورزی و تامین سوخت
* چرای بیرویه دام
* تبدیل اراضی مرتعی به کشتزار
* عدم رعایت اصول شخمزنی خاک
|
بیابان و بیابانزایی در ایران
در کشور ما بیشتر بهدلیل دخالت انسان در اکوسیستم نواحی خشک و نیمهخشک، هر روز بر وسعت بیابانها افزوده میشود؛ گسترش زمینهای زیرکشت، شیوههای نامناسب آبیاری و شور شدن منابع آب و خاک، عدم تعادل بین تعداد دام و ظرفیت مراتع، تخریب ناشی از فعالیتهای عمرانی بدون توجه به مسائل زیستمحیطی مانند سدسازی، راهسازی، از بین بردن پوشش گیاهی بهمنظور تامین سوخت در بین روستاییان و عشایر و... از جمله این موارد است.
ایران در سال 1996 میلادی به کنوانسیون جهانی مقابله با بیابانزایی پیوست. این کشور به دلیل قرار گرفتن روی کمربند خشک و نیمهخشک، نیازمند مدیریت صحیح منابع آبی است، چراکه به اعتقاد جغرافیدانان و کارشناسان، مدیریت نادرست منابع آب، سبب خشک شدن تالابها و سفرههای آب زیرزمینی میشود که این فرایند پدیده بیابانزایی را تشدید خواهد کرد.
در بیابانهای ایران، میانگین بارندگی سالانه کمتر از 50 میلیمتر است که مناطق بیابانی روی هم رفته حدود 40 میلیون هکتار از اراضی ایران را دربر میگیرند. 12 میلیون هکتار نیز ماسهای بوده یا از شن و ریگ روان پوشیده شدهاند. بارندگی در ایران یک سوم میانگین بارندگی در جهان است در حالی که به دلیل قرار گرفتن روی کمربند خشک جهان، میزان تبخیر آب حدود 3 برابر میانگین جهانی است. بخش اعظم مناطق مرکزی و شرقی ایران را شنزارها و بیابانها تشکیل میدهد. شرایط اقلیمی و بهرهبرداریهای نامناسب، سبب حاکمیت شرایط بیابانی در این نواحی شده است؛ در نتیجه بخش قابل توجهی از منابع طبیعی کشور در معرض خطر تخریب قرار دارند. این شرایط زندگی میلیونها نفر را در ایران بهطور مستقیم در معرض خطر قرار میدهد. بنابراین، ارائه راهکارهای فرهنگی، مدیریتی، تدوین برنامههای بلندمدت کنترل بیابانزایی، اجرای طرحهای آمایش سرزمین و توسعه پایدار، بیش از پیش ضروری به نظر میرسد.
پیامدهای بیابانزایی
تخریب اراضی در مناطق خشک، نیمهخشک و خشک نیمهمرطوب، تحتتاثیر دو عامل تغییرات اقلیمی (عامل طبیعی) و فعالیتهای انسانی (عامل انسانی) صورت میگیرد که به آن بیابانزایی گفته میشود. در حالحاضر، نقش عوامل طبیعی در بروز این پدیده چندان قابل توجه نیست؛ البته این به معنای نادیده گرفتن سهم این عوامل نیست، چراکه بروز خشکسالیها و تغییرات اقلیمی، این روند را تشدید میکند. آنچه بیش از عوامل طبیعی در بروز پدیده بیابانزایی ایفای نقش میکند، عامل انسانی بوده که افزایش جمعیت اثرگذارترین آن است.
پیامدهای ناشی از بیابانی شدن شامل از بین رفتن اراضی بارور و عدم امکان کشت بهدلیل کاهش توانایی و کیفیت خاک، کاهش زیستتوده بهعنوان یک منبع تجدیدپذیر انرژی در جنگلها، مراتع و دشتهای حاصلخیز، افت سطح آبهای زیرزمینی با بهرهبرداری بیرویه، شور شدن اراضی با روشهای غلط آبیاری و... است.
بیابانزایی ازاینرو خطرناک بهشمار میرود که سیستمهای تولید غذا، نظامهای زیستمحیطی، بهداشتی و متعاقب آن پایداری نظامهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را در معرض تهدید قرار میدهد.
راهکارهای کاهش سرعت شکلگیری بیابانها
پیش از هر اقدامی لازم است درک عمومی نسبت به موضوع گسترش بیابانها ایجاد و نسبت به اطلاعرسانی در این خصوص اقدام شود. پذیرش نقش مشارکت مردم درکنترل روند بیابانزایی با اقداماتی همچون مصرف درست آب، کاهش تولید زباله، رفتار شایسته با جنگلها و مراتع و.... میتواند تا حد زیادی نسبت به کاهش روند این پدیده موثر باشد.
همچنین سیاستگذاریهایی از جمله ممنوعیت قطع درختان مناطق بیابانی و استفاده به عنوان ماده سوختنی، ممنوعیت حفر چاههای غیر مجاز در مناطق بیابانی، ایجاد پوشش گیاهی(کاشت درخت و بوته)، جهت جلوگیری از توفانهای ماسهای، ایجاد مراکزی برای تامین گونههای گیاهی سازگار با مناطق بیابانی و کشت این گونهها در این مناطق و آموزش اصول صحیح کشاورزی به کشاورزان مناطق بیابانی و آگاه کردن آنان جهت حفاظت از آب، خاک و پوشش گیاهی مناطق بیابانی و... در کنترل روند بیابانزایی موثر است.
در نگارش این نوشتار از مقالات زیر کمک گرفته شده است:
* مسعود مسعودی و همکار (1396)، ارزیابی فشار دام و تاثیر آن بر خطر بیابانزایی، ماهنامه جهاد، سال شانزدهم- شماره183
* عبدالرضا کاظمی نیا و همکاران (1396)، بررسی شدت بیابانزایی اراضی غرب اهواز، سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی، سال هشتم- شماره2
* محمد خسروشاهی و همکاران(1395)، تعیین قلمرو بیابانهای ایران از جنبه عوامل محیط طبیعی، فصلنامه علمی-پژوهشی تحقیقات مرتع و بیابان ایران
* نوشین شاکریان و همکاران(1395)، تعیین مهمترین معیارها و شاخصهای موثر بر تخریب سرزمین و بیابانزایی، مجله منابع طبیعی ایران-شماره2
* خلدبرین، بیابانزایی و بیابانزدایی، سازمان جنگلها و مراتع کشور
* حسن داداشی ارانی، بیابانها و بیابانزایی، دانشگاه پیام نور اصفهان
* اسماعیل علیدوست، بیابانزایی و بیابانزدایی، ماهنامه جهاد، سال شانزدهم، شماره183