اعتیاد به مواد مخدر یکی از مسائل اجتماعی عصر حاضر، زمینهساز بروز بسیاری از آسیبها و انحرافات اجتماعی است؛ از یک سو اعتیاد، جامعه را با رکود و رخوت مواجه میکند و از سوی دیگر پدیدهای است که ریشه در مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه دارد. در این بین، زنان از مهمترین قربانیان بسیاری از آسیبها و انحرافات اجتماعی ناشی از مصرف مواد مخدر هستند.
مصرف مواد مخدر صنعتی و سنتی در جامعه، بیشتر بهعنوان پدیدهای مردانه شناخته میشود، به بیان دیگر، اعتیاد با نقشهای همسر و مادر در جامعه ایران همخوانی ندارد. بههمین دلیل سیگار کشیدن زنان و دختران تعجب اطرافیان را برمیانگیزد چراکه باور عمومی بر این است که که زنان به اعتیاد روی نمیآورند.
آمار دقیقی از جمعیت زنان معتاد در کشور وجود ندارد؛ بسیاری از زنان و دختران بهدلیل عدم آگاهی از حقوق فردی و اجتماعیشان و برچسبهایی که به یک زن و دختر معتاد در جامعه زده میشود، کمتر به مراکز درمانی مراجعه میکنند. بنابراین، اغلب، اعتیاد در زنان و دختران پنهان میماند و بخش قابل توجهی از جمعیت معتاد کشور در آمار گنجانده نمیشود.
وزارت بهداشت، اعتیاد زنان نسبت به مردان را 1 به 8 (1 زن معتاد به ازای 8 مرد) اعلام کرده است. طبق آمارهای رسمی ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز در حال حاضر یک میلیون و 325 هزار معتاد در کشور وجود دارد که 10 درصد این تعداد -رقمی معادل 196 هزار نفر– را زنان تشکیل میدهند و عمده مواد مصرفی ایشان آمفتامینها هستند.
آمفتامینها از گروه محرکهای اعصاب هستند و از جمله آثار مصرفشان بیخوابی، افزایش تمرکز، کاهش خستگی و کاهش اشتها است. عوارض آمفتامینها به این موارد خلاصه نمیشود و سیستم اعصاب، گوارش، عروق و .... را تحت تاثیر قرار میدهند که برخی از آنها عبارتند از:
دستگاه عصبی: بیقراری، بیخوابی، سرگیجه، سردرد، بیحوصلگی، در طولانیمدت افسردگی شدید و سایکوز
گوارشی: بی اشتهائی، خشکی دهان، کاهش وزن، اسهال، یبوست، کرامپ شکم
قلبی-عروقی: افزایش فشارخون، تاکیکاردی (یا تندتپشی: افزایش ضربان قبل بیش از حد بهنجار)
موارد دیگر: دیستونی (انقباض غیرارادی مکرر و طولانی در یک یا گروهی از عضلات) سر و گردن، افزیش فشار داخل چشم، ناتوانی، افت و افزایش میل جنسی.
با توجه به میل بالای زنان به ویژه دختران جوان به لاغری، سوداگران با عرضه انواع، قرصها، پودرها، پمادها و... در محیطهای کاملا زنان چون آرایشگاهها، باشگاههای ورزشی و... اقدام به ترغیب و تشویق افراد با تبلیغ کاهش وزن و عدم برگشتپذیری به وزن قبلی میکنند. مصرف این مواد به دلیل دارا بودن مواد محرک در بلندمدت اثرات جبرانناپذیری خواهند داشت که سادهترین آن، وابستگی و در نهایت اعتیاد است.
مصرف این مواد در دوران بارداری منجر به نارسایی قلبی و رشد ناقص ذهنی و جسمی جنین میشود و بیشترین آسیب را به دستگاه ریوی نوزاد وارد میکند. همچنین با توجه به تغذیه جنین از بدن مادر و پس از تولد از طریق شیر مادر، این مواد به کودک منتقل شده و در نتیجه کودکانی معتاد تلقی میشوند.
عوارض اعتیاد در زنان
به دلیل آسیبپذیری و حساسیت بیشتر جنس زن، اعتیاد در زنان، عوارض خطرناکتری نسبت به مردان ایجاد میکند.
زنان زودتر از مردان به مرحله وابستگی شدید به مصرف مواد مخدر و به تبع آن عوارض جسمانی، اجتماعی و روانی ناشی از آن گرفتار میشوند.
طلاق، فرار از خانه، فقر، فحشا و... نتیجه بعدی اعتیاد زنان بوده که به دنبال هر یک از این موارد، شکلگیری زنجیرهای از آسیبهای اجتماعی محتمل است.
استفاده از سرنگ مشترک، رفتارهای پرخطر در این گروه از زنان، خطر ابتلا به ایدز، هپاتیت و سایر بیماریهای عفونی و مقاربتی را افزایش میدهد.
احتمال ابتلا به بیماریهایی همچون سکته مغزی، سرطان مثانه و دهانه رحم با مصرف مواد مخدر در زنان افزایش مییابد.
همچنین استعمال مواد مخدر باعث اثرات سوء بر جنین در دوران بارداری، یائسگی زودهنگام، ناباروری و افزایش سقط جنین میشود.
علل اعتیاد در زنان
اعتیاد آسیبی اجتماعی است که در طول زمان ایجاد میشود. افراد در معرض خطر اعتیاد، معمولا از اقشار محروم جامعه، فاقد امکانات کسب مهارت، کمسواد، افراد فاقد خانواده گرم و صمیمی و ناتوان در تامین معیشت روزانه هستند؛ هر چند که امروزه قشر تحصیلکرده و مرفه جامعه بیش از پیش با اعتیاد درگیر شده است.
زنان در خانوادههایی با همسر معتاد به دلیل فشار کارهای منزل، مشکلات اقتصادی ناشی از بیکاری همسر، یکنواختی زندگی، عدم رابطه صمیمانه با همسر و... مضطرب و افسرده هستند. این زنان به فرض مقاومت باید بیشترین فشارها را تحمل کنند و به تنهایی مسئولیت یک خانواده نابسامان را به دوش کشند. آنها، هم با خطر سرپرستی فرد معتاد و هم با خطر ابتلای خود و فرزندانشان به اعتیاد مواجهند. مواردی چون:
عادی شدن استعمال سیگار و قلیان در جامعه
مصرف مواد مخدر صنعتی برای لاغری
نداشتن عزت نفس در مواجه با گروه همسالان و دوستان ناباب و نشان دادن خود به عنوان یک فرد روشنفکر و همراهی با آنان در مصرف مواد
تجربه و تحمل خشونت
ناتوانی در رسیدن به موفقیت (احساس شکست و بازنده بودن)
احساس ناامنی و محرومیت
ناعادلانه دانستن نظام اجتماعی
احساس خشم و بیاعتمادی در خانه، مدسه و محل کار
مشکلات روحی و روانی از جمله اختلالات افسردگی و اضطراب
زندگی با یک فرد معتاد
و... را میتوان از جمله دلایل اعتیاد در زنان بهشمار آورد.
کنترل یک تهدید
اعتیاد زنان و بهدنبال آن وقوع انواع آسیبها و انحرافات، تهدیدی جدی برای جمعیت یک کشور است که میتوان آن را ناشی از ضعف در تبیین و اجرای برنامههای پیشگیری، توانمندسازی و حمایتی در حوزه زنان بهشمار آورد. به عنوان مثال، بهدلیل برچسبهایی که در جامعه به زنان و دختران معتاد زده میشود، بسیاری از آنها حاضر به پذیرش و درمان اعتیاد خود نیستند.
نگرش نابرابری جنسیتی در جامعه (نگاه مردسالار)، انزوای اجتماعی زنان، عدم آگاهی زنان نسبت به حقوق فردی و اجتماعیشان و... نشاندهنده ضعف اصول و برنامههای توانمندسازی زنان است. بنابراین، اعتیاد مسالهای اجتماعی و ناشی از عوامل و شرایط درونی و بیرونی و منشا آسیبپذیریها و تهدیدات بسیار جدی بر حیات فردی، خانوادگی و اجتماعی اعضای جامعه بهویژه زنان است. از این رو، لزوم حمایتهای حقوقی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از زنان بزهدیده، حل مساله اعتیاد به مواد مخدر و ممانعت از تبدیل آن به بحران اجتماعی ضروری است.
آگاهساختن زنان نسبت به عوارض مهلک مصرف مواد مخدر
توانمندسازی آنان برای انجام فعالیتهای مفید و ثمربخش بههمراه استمرار و قاطعیت در عمل و به دنبال آن ایجاد احساس استقلال و اعتماد بهنفس
تقویت باورها و ارزشهای دینی
ایجاد انگیزه در آنان برای کمک به سایر زنان گرفتار اعتیاد در جامعه
مواردی است که میتوان ضمن حذف انگارههای منفی، زمینه جبران تبعیضها را فراهم کرد.