«غذا» به عنوان یکی از احتیاجات فیزیولوژیک و مهمترین عامل بقای زندگی و طول عمر، همواره در مرکز توجه بشر قرار داشته است. تجارب زیاد در رابطه با قحطی و گرسنگی ناشی از حوادث طبیعی و نابسامانیهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، بشر را بر آن داشت تا راههایی برای رویارویی با بحرانهای غذایی و تامین امنیت غذایی بیابد.
امنیت غذایی به معنی اطمینان از دسترسی مداوم تمامی افراد جامعه به غذای کافی و سالم در تمام اوقات به منظور دستیابی به یک زندگی سالم و فعال است. مواردی چون «موجود بودن غذا»، «میزان دسترسی به غذا» و «پایداری در دریافت غذا» از عوامل اصلی این مفهوم بهشمار میروند.
موجود بودن غذا شامل میزان تولید داخلی و واردات مواد غذایی است. در دسترس بودن در ابعاد مختلفی قابل توضیح است؛ بخشی ابعاد اقتصادی و موضوع قدرت خرید است که با مواردی چون قیمت، درآمد و اشتغال سنجیده میشود و بخشی مربوط به راههای فیزیکی دسترسی از جمله زیرساختهای جادهای در رسیدن به مزرعه، بازارهای توزیع و خرید و... است. استمرار و ثبات در دریافت مواد مغذی نیز مفهوم پایداری را بیان میکند.
اهمیت توجه به مساله امنیت غذایی در این است که از یک طرف زمینه تولید بیشتر مواد غذایی و قدرت خرید تمامی اقشار به ویژه قشر آسیبپذیر را افزایش داده و سوء تغذیه را برطرف میکند و از طرف دیگر شرایط افزایش سطح بهرهوری و اشتغالزایی بخش کشاورزی را بهبود میبخشد.
با توجه به مفهوم امنیت غذایی بهعنوان یکی از وجوه اصلی امنیت انسانی و افزایش پیوسته جمعیت و سیر فزاینده نیاز به مواد غذایی، کشورهای مختلف با ارائه راهکارهای متعدد سعی در بالا بردن امنیت غذایی جامعه خود دارند. اهمیت جایگاه این مفهوم در مقوله امنیت انسانی، اهمیت بخش کشاورزی را بهعنوان مهمترین بخش در تامین امنیت غذایی روشن میکند.
کاربرد بیرویه سموم دفع آفات و کودهای شیمیایی در بخش کشاورزی و رشد بیرویه دامپروری فشرده که تنها با هدف افزایش تولید به هر قیمتی مدنظر قرار گرفته از یک سو و عدم پایداری تولید ناشی از نگرش منفعتطلبانه و سودجویانه انسان از سوی دیگر، امنیت غذایی انسان را به مخاطره انداخته است؛ کاهش قابل توجه بازدهی زمینهای زراعی به واسطه کشتهای پیدرپی و غیر منطبق بر ظرفیت خاک و همچنین تحمیل فراتر از توانایی ذاتی دام و طیور در تولید، موجب زوال فزاینده زمینهای کشاورزی و گونههای زیستی شده است.
امروزه در راستای رسیدن به نگرشی جامع، بشر، علاوهبر میزان تولید، پایداری تولید را هم مدنظر قرار داده است تا به ثبات و امنیت غذایی دست پیدا کند. در این راستا، پایداری در بخش کشاورزی به عنوان نگرشی نوین در حال گسترش است.
بیشتر توجه کشاورزی صنعتی معطوف به افزایش تولید است. این شیوه کشاورزی باوجود برخی دستاوردهای خوب، نتایج منفی مهمی نیز بههمراه داشته است که مواردی چون: تخریب محیط زیست، ایجاد و تشدید آلودگی، کاهش کیفیت منابع طبیعی، تهدید سلامت انسانها و... از آن جملهاند. با بروز این مشکلات، رویکرد افزایش تولید صرف به سمت تولید بهینه با در نظر گرفتن ملاحظات زیستمحیطی و انسانی تغییر کرد و نگرش کشاورزی پایدار مطرح شد. این نگرش بر 3 محور «امنیت غذایی»، «اشتغال بومیان و ریشهکنی فقر»، «حفظ منابع طبیعی و حفاظت از محیطزیست» قرار دارد.
کشاورزی پایدار بهعنوان رهیافتی برای مدیریت و اجرا، روشهای تولید بهینه با کاهش مصرف کودها و سموم شیمیایی در فرایند تولید محصولات کشاورزی و به دنبال آن ،کاهش تاثیرات مخرب بر محیط زیست و سلامت انسانها را شامل میشود و در انطباق کامل با مفاهیم و اصول اساسی توسعه پایدار است.
اجرای صحیح نظام کشاورزی پایدار منجر به تامین نیازهای غذایی اساسی موردنیاز نسلهای حاضر و آتی، حفظ و ارتقای ظرفیت تولید منابع طبیعی، جلوگیری از آلودگیهای زیستمحیطی، کاهش آسیبپذیری بخش کشاورزی نسبت به تهدیدهای طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و تقویت خوداتکایی این بخش، ایجاد مشاغل دائمی و شرایط مناسب کار و زندگی برای افرادی که در این بخش فعالیت دارند و... میشود.
مردممحوری، استفاده از دانش کشاورزان بومی و تلفیق آن با تکنولوژی مدرن از ویژگیهای بارز کشاورزی پایدار است، چراکه با حداقل آثار منفی زیستمحیطی همراه بوده و با در نظر گرفتن زمین بهعنوان مکانی مقدس برای پرورش نسلها و تولید غذا، هرگونه تخریب و صدمه به آن را محکوم میکند.
بهطور کلی نگرش کشاورزی پایدار بر پایه اصول خاصی بنا شده که در انطباق کامل با مفاهیم و اصول اساسی توسعه پایدار هستند، این اصول عبارتند از:
* اصل سلامت: تضمینکننده سلامت خاک، گیاهان، حیوانات، انسانها و کرهزمین -که هیچیک از دیگری مجزا و مستقل نیست- است.
* اصل عدالت: با ایجاد و افزایش کیفیت زندگی به کاهش فقر، تنگدستی و فراهمکردن غذای سالم کمک کرده و علاوهبر ایجاد عدالت دروننسلی با حفاظت و بهرهبرداری صحیح از منابع طبیعی، عدالت بیننسلی را نیز بهخوبی فراهم میکند.
* اصل مراقبت: این روش مدبرانه، مسئولانه و پیشگیرانه، بهمنظور حمایت از محیطزیست، آسایش و رفاه نسلهای بعد مدیریت میشود.
با توجه به اصول حاکم بر نگرش کشاورزی پایدار، میتوان گفت امنیت غذایی اصل اساسی طرح این نگرش بوده است، از این رو، برقراری امنیت غذایی متناسب با رشد جمعیت، ایجاد و افزایش اشتغال و درآمد بهویژه در مناطق روستایی و حفاظت از منابع طبیعی و محیطزیست را میتوان از آرمانهای توسعه کشاورزی پایدار بهشمار آورد که در عین تاکید بر حفظ تمامیت زمین، تضمینکننده امنیت غذایی است.